کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درونبُرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
internal-internal trip
سفر درون ـ درون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفری که هر دو سر آن، یعنی مبدأ یا مقصد، در داخل محدودۀ مشخص باشد متـ . سفر دوسردرون
-
گورش برد
لغتنامه دهخدا
گورش برد. [رِ ب َ ] (اِخ ) گورِش جِرْد. گورشیر. گورشیرد. جورَشجِرد. نامی است که ابن اسفندیار به خورشیدرستاق ، یکی از دهات کجور مازندران داده است . (از سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 108 و ترجمه ٔ فارسی ص 146).
-
کانی برد
لغتنامه دهخدا
کانی برد. [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشت طال بخش بانه ٔ شهرستان سقز. واقع در 28هزارگزی شمال باختری سیاه حومه . ناحیه ای است کوهستانی سردسیر و دارای 60 تن سکنه . از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات ، لبنیات ،ارزن و محصولات جنگلی است و اهالی به ک...
-
stand-off range
بُرد دورایست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فاصلهای خارج از بُرد درگیری سامانۀ راداری و موشکی دشمن که از آنجا به اختلال یا پرتاب موشک اقدام میشود
-
radar range
بُرد رادار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] بیشترین فاصلهای که در آن یک سامانۀ رادار بهشکل مؤثر قادر به شناسایی هدف است
-
radio range
بُرد رادیویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حداکثر فاصله از فرستندۀ رادیویی که در آن میتوان نشانک/ سیگنال رادیویی را بهخوبی دریافت کرد
-
cruising radius
بُردِ سیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حداکثر مسافتی که کشتی با سرعتِ سیر و بدون سوختگیری طی میکند
-
range 2
بُرد عملیاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فاصلهای که یک وسیلۀ زمینی، همراه با محموله، با استفاده از سوخت مخزن یا مخازن خود میتواند برود و بازگردد
-
ferry range
بُرد فرابَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافتی که میتوان در طول آن هواگَرد را، بدون استفاده از مخزن سوخت اضافی یا با استفاده از آن، فرابَری کرد
-
peripheral range
بُرد محیطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
export
برونبُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینههای پرونده که برای ارسال یک پرونده همراه با تغییر قالب از نرمافزار جاری به نرمافزاری دیگر به کار میرود
-
heliborne
بالبُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جابهجایی نیرو بهوسیلۀ بالگَرد
-
برد عجوز
فرهنگ فارسی معین
(بَ دِ عَ) [ ع . ] (ص .) سرمای پیره - زن ، هفت روز آخر زمستان .
-
وایت برد
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ انگ . ] (اِمر.) اسبابی به صورت صفحه ای سفید(از جنس پلاستیک ،پشم شیشه و مانند آن ) که می توان روی آن با ماژیک مخصوص آن مطلبی را نوشت که به راحتی قابل پاک کردن می باشد.
-
کی برد
فرهنگ فارسی معین
(بُ) [ انگ . ] (اِ.) مجموعه ای از کلیدهای نمایشگر حروف الفبا و نشانه های دیگر که بر روی یک صفحه قرار گرفته اند و به رایانه متصل می شوند؛ از این وسیله برای ورود اطلاعات به رایانه استفاده می شود، صفحه کلید. (فره ).