کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دروانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دروانه
/darvāne/
معنی
سوراخی که در بام خانه درست کنند و از آنجا روی بام بروند؛ دروار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دروانه
فرهنگ فارسی معین
(دَ نِ) (اِمر.) دریچه ای که بر بام خانه درست کنند و از آن جا با نردبان روی بام روند.
-
دروانه
لغتنامه دهخدا
دروانه . [ دَرْ ن َ / ن ِ ] (اِ) سوراخی باشد که بر بام خانه کنند و نردبان بر آن گذاشته بالا روند و بزیر آیند.(برهان ) (آنندراج ). و رجوع به دروار و درواس شود.
-
دروانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] darvāne سوراخی که در بام خانه درست کنند و از آنجا روی بام بروند؛ دروار.
-
جستوجو در متن
-
آتیک
فرهنگ واژههای سره
دروانه، زبر، زیر شیروان
-
دروار
لغتنامه دهخدا
دروار. [ دَرْ ] (ص ، اِ) دروا. درواز. دروایست . ضروری . مایحتاج . || سرگشته . سرنگون . حیران . (برهان ). آویخته . (آنندراج ) (انجمن آرا). || راهی را نیز گویندکه از خانه به بام خانه باز کرده نردبانی بر او گذارند و برای بردن و آوردن چیزی بالا روند و بز...