کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درندهخو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
درندهخو
مترادف و متضاد
جانورصفت، حیوانی، دد، ددمنش، سبع، وحشی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
درندهخو
واژگان مترادف و متضاد
جانورصفت، حیوانی، دد، ددمنش، سبع، وحشی
-
واژههای همآوا
-
درنده خو
لغتنامه دهخدا
درنده خو. [ دَ رَ دَ / دِ ] (ص مرکب ) که خوی درندگی دارد. که خوی او چون درندگان است . خونخوار. سبع.
-
جستوجو در متن
-
سبع
واژگان مترادف و متضاد
جانور، دد، درنده، درندهخو، وحشی ≠ اهلی