کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درمان عقلانی ـ هیجانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
rational-emotive therapy, RET
درمان عقلانی ـ هیجانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] گونهای رفتاردرمانی شناختی مبتنی بر این مفهوم که باور و احساسات خودشکنانه یا غیرمنطقی فرد به رفتارهای نامطلوب منجر میشود و نهایتاً به خودپندارۀ (self-concept) وی آسیب میزند متـ . رواندرمانی عقلانی rational psychotherapy، رفتاردرمانی عق...
-
واژههای مشابه
-
بی درمان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bidarmān درد و مرضی که دوا نداشته باشد و قابل معالجه نباشد.
-
therapeutic atmosphere
جَوِّ درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فضای مطلوبی که در آن درمانگر به مُراجع توجه مثبت غیرمشروط (unconditional positive regard) دارد و مُراجع آزادانه احساسات و هیجانهایش را بروز میدهد
-
refractory
سختدرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مقاوم در برابر درمان
-
suppressive therapy
درمان سرکوبگرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گونهای از رواندرمانی که سازوکارهای دفاعی مُراجع را تقویت میکند و بیشتر بر سرکوب تجارب و احساسات تأکید دارد
-
surface therapy
درمان سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی که به جای تمرکز بر کشف و تحلیل انگیزههای ناخودآگاه و زیربنایی، به کاهش فشارهای روانی مُراجع و تعدیل نگرشها و الگوهای رفتاری او میپردازد
-
symptomatic treatment, expectant treatment
درمان علامتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان که در آن صرفاً به کاهش یا رفع علائم ناراحتکنندۀ بیماری میپردازند بیآنکه علت وجودی آن را برطرف کنند
-
hard core
درمانگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی بیمار یا معتادی که تمایلی به تغییر ندارد و بهسختی خود را در اختیار مراکز خدمات بهداشتی قرار میدهد
-
treatment
درمان 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سامانبخشی و مراقبت از بیمار برای مقابله با بیماری یا اختلال یا آسیب یا پیشگیری از آنها
-
therapy
درمان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سلسلهمعالجات نظاممندی که برای بهبود بخشیدن به وضعیت مرضیِ جسمانی یا روانی فرد انجام میشود
-
prophylactic treatment, preventive treatment, prophylaxis 2, protective therapy
درمان پیشگیرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان یا اقدام با هدف حمایت از بیمار در برابر بیماریای که به آن مبتلا شده یا در معرض ابتلا به آن قرار دارد
-
palliative treatment, palliative care, palliative therapy
درمان تسکینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان با هدف کاهش و تسکین درد و فشار روانی آن و نه علاج بیماری
-
supportive treatment, supporting treatment
درمان حمایتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان با هدف حفظ توان بیمار
-
Rogerian therapy
درمان راجرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی مُراجعمحور که کارل راجرز آن را مطرح کرده است و مبتنی بر درک همدلانه و خودشکوفایی و خودشناسی مُراجع است