کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درمانگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
درمانگر
مترادف و متضاد
۱. شافی، معالج
۲. شفابخش، علاجبخش
۳. پزشک، حکیم، دکتر، طبیب
دیکشنری
curer, healer, medicinal
-
جستوجوی دقیق
-
درمانگر
واژگان مترادف و متضاد
۱. شافی، معالج ۲. شفابخش، علاجبخش ۳. پزشک، حکیم، دکتر، طبیب
-
therapist
درمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی آموزشدیده که بیماریهای جسمی یا اختلالات روانی را درمان میکند
-
واژههای مشابه
-
physiotherapist
فیزیکدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] متخصص فیزیکدرمانی
-
sex therapist
کامشدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] روانپزشک یا درمانگر یا مددکار اجتماعی در حوزۀ ازدواج و خانواده که بهطور خاص برای کامشدرمانی تعلیم دیده است
-
music therapist
موسیقیدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] متخصص موسیقیدرمانی
-
psychotherapist
رواندرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که تخصص او رواندرمانی است
-
naturopath
طبیعتدرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] فردی که در طبیعتدرمانی تخصص و در آن حوزه فعالیت دارد
-
feminist therapist
رواندرمانگر فمینیست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] کسی که تجربۀ زنان را دربارۀ تأثیر سوءاستفادۀ جنسی بر تغذیه و بدنشان بررسی میکند
-
جستوجو در متن
-
clinicist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمانگر
-
theotherapist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمانگر
-
therologic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمانگر
-
serotherapist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمانگر
-
ravindran
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درمانگر