کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درمانده کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
درمانده کردن
دیکشنری
demoralize, desolate, disorient, frustrate, prostrate
-
جستوجوی دقیق
-
درمانده کردن
لغتنامه دهخدا
درمانده کردن . [ دَدَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مانده کردن . عاجز کردن . ناتوان ساختن . اًعضال . اًعیاء. (از منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
failed state, failing state
دولت درمانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] دولتی که توانایی انجام وظایف خود را ندارد
-
درمانده،()شدن
لهجه و گویش تهرانی
مستاصل
-
فقیر و درمانده
فرهنگ گنجواژه
نادار.
-
سرافکنده و درمانده
فرهنگ گنجواژه
بیچاره.
-
درمانده و حاجتمند
فرهنگ گنجواژه
محتاج.
-
جستوجو در متن
-
مستاصل کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. درمانده کردن، ناتوان کردن، به استیصال کشاندن، عاجز کردن، بیچاره کردن ۲. نابود کردن، ریشهکن کردن
-
ایز اُووِردَن
لهجه و گویش بختیاری
eyz owverdan درمانده کردن، به ستوه آوردن.
-
تعجیز
فرهنگ فارسی معین
(تَ) [ ع . ] (مص م .) درمانده کردن .
-
هاج و واج کردن
لغتنامه دهخدا
هاج و واج کردن . [ ج ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرگردان کردن . متحیر کردن . || بازداشتن . || گیج کردن . || درمانده کردن .
-
اعیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] 'e'yā ۱. مانده کردن؛ خسته کردن؛ درمانده کردن کسی را در کار.۲. دشوار شدن کار بر کسی.۳. مانده شدن.
-
فرسودن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خستن، خسته کردن ۲. پوسیدن، پوساندن ۳. ساییدن، مالیدن ۴. زدودن، محو کردن، نابود کردن ۵. بهستوهآوردن، عاجز کردن، درمانده کردن
-
مات کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. به تعجبواداشتن، شگفتزده کردن، مبهوت کردن، بهتزده کردن ۲. حیران کردن، حیرتزده کردن، متحیر کردن، سرگردان کردن ۳. عاجز کردن، درمانده کردن ۴. در تنگنا قرار دادن (حریف) ۵. از حرکت بازداشتن (مهره شاه حریف درشطرنج)، شهمات