کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درقلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درقلة
لغتنامه دهخدا
درقلة. [ دَ ق َ ل َ ] (ع مص ) بشتاب رفتن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پایکوبی نمودن . (از منتهی الارب ). رقص . (اقرب الموارد). || گشاده گام رفتن . گشاده گام رفتن به ناز و خرامیدن . (از منتهی الارب ). تبختر. (اقرب الموارد). || رام و فرمان...
-
درقلة
لغتنامه دهخدا
درقلة. [ دِ رَ ل َ ] (معرب ، اِ) بازیی است مر طفلان را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بازیی است ایرانیان را و آن معرب است . (ازذیل اقرب الموارد از لسان ). و رجوع به درکلة شود.
-
جستوجو در متن
-
حدیقة
لغتنامه دهخدا
حدیقة. [ ح ُ دَ ق َ ] (اِخ ) جائی است بنی یربوع را درقله ٔ حزن که در آن دو حدیقه است . (معجم البلدان ).
-
درکلة
لغتنامه دهخدا
درکلة. [ دِ رَ ل َ ] (ع اِ) بازیچه ای است مر عجم را، یا نوعی از پاکوبی است ، یا این لغت حبشیه است . (منتهی الارب ). ابن درید در الجمهرة گوید که آن بازیچه ای است کودکان را و گمان می کنم کلمه ای است حبشی . (از المعرب جوالیقی ). و رجوع به درقلة شود.
-
رام گردیدن
لغتنامه دهخدا
رام گردیدن . [ گ َ دَ ] (مص مرکب ) رام شدن . رام گشتن . تسلیم شدن . ساکت شدن . فرمانبردار شدن : اذلیلاء؛ خوار و رام گردیدن . تدنیح ؛ رام گردیدن . تدنیخ ؛ رام گردیدن . درقله ؛ رام و فرمانبردار گردیدن کسی را. دنوخ ؛ رام و نرم گردیدن . دوخ ؛ رام گردیدن ...
-
شتاب رفتن
لغتنامه دهخدا
شتاب رفتن . [ ش ِ رَت َ ] (مص مرکب ) به عجله رفتن . به تعجیل رفتن . اِفعِنجاج . اِکتِیار. اِمتِلال . اِهتِباص . تَمَعﱡج . تَهَدکُر. دَرقَلَة. دَلَظ. شَغر. طَقو. عَفق . عِفاق . عَمج . کَلسَمَة. لَحب . مَطو. نَسل . نَسَلان . نَجش . نِجاشَة. هَبذ. هَبهَ...