کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درغیش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
درغیش
/darqiš/
معنی
انبوه؛ فراوان؛ بسیار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
درغیش
لغتنامه دهخدا
درغیش . [ دَ ] (اِ) انبوه و بسیار. (برهان ) (آنندراج ). ظاهراً مصحف وغیش است . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به وغیش شود. || نوعی از زردآلو. (برهان ) (آنندراج ).
-
درغیش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] darqiš انبوه؛ فراوان؛ بسیار.