کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درشتبلور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
snow crystal
بلور برف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هریک از انواع یخبلور در برف
-
foliated crystal
بلور برگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلوری که بهآسانی ورقهورقه میشود
-
بلور پیزوالکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← بلور فشاربرقی
-
metacryst
بلور دگرگونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور درشتی که براثر بازبلورش در یک سنگ دگرگونی تشکیل شده است
-
twin crystal
بلور دوقلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بلوری که از دو یا چند بلور با سمتگیری متقارن تشکیل شده است
-
biaxial crystal
بلور دومحوره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بلوری دوشکست با راستاهای دوگانه که سرعت پرتوهای عادی و غیرعادی نور در آنها با هم برابر است
-
columnar crystal
بلور ستونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور بلند ستونمانند
-
acicular crystal
بلور سوزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور بلند و باریک و سوزنمانند
-
ferroelectric crystal
بلور فِرّوالکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بلوری که خاصیت فرّوالکتریکی دارد
-
piezoelectric crystal
بلور فشاربرقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بلوری که اثر فشاربرقی/ پیزوالکتریکی از خود نشان میدهد متـ . بلور پیزوالکتریکی
-
capillary crystal, filiform crystal
بلور مویین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلوری شبیه به مو یا نخ
-
micaceous crystal
بلور میکایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلوری مانند بلور برگی با ورقههای بسیار نازکتر مانند میکا
-
crystal lattice
شبکۀ بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] آرایش دورهای منظم نقطهها در فضای سهبعدی که معرف ساختار بلوری است
-
crystalloblast
شکفتهبلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلور کانی حاصل از فرایندهای دگرگونی
-
crystal floatation
شناوری بلور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شناور شدن بلورهای سبکوزن در تودۀ ماگما متـ . تفریق گرانشی gravitational differentiation