کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درس و دعا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درس و دعا
فرهنگ گنجواژه
تحصیل علوم الهی.
-
واژههای مشابه
-
درس اول
فرهنگ واژههای سره
آموزه نخست
-
تجدیدی (درس)
فرهنگ واژههای سره
بازخوان
-
هم درس
لغتنامه دهخدا
هم درس . [ هََ دَ ] (ص مرکب ) دوتن که با هم درس خوانند. هم کلاس . هم سبق : بشوی اوراق اگرهم درس مایی که علم عشق در دفتر نباشد.حافظ.
-
درس دادن
لغتنامه دهخدا
درس دادن . [ دَ دَ ] (مص مرکب ) آموختن درس . یاد دادن دروس . تدریس کردن . آموزاندن چیزی به شاگرد. تعلیم دادن : شب هم از کسب کمال آسوده در بستر نیم می دهد درس خموشی صورت دیبا مرا. طالب کلیم (از آنندراج ).به من درس مقامات محبت می دهد بلبل سیه مستی ببین...
-
درس خانه
لغتنامه دهخدا
درس خانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (اِمرکب ) مدرسه . مکتب . درسگاه . (آنندراج ) : پرواز دانشم ز عناصر برون نرفت دارم ز درس خانه ٔ او لوح در کنار. ؟ (از آنندراج ).
-
درس گیر
لغتنامه دهخدا
درس گیر. [ دَ ] (نف مرکب ) درس گیرنده . متعلم : گه از لوح ناخوانده عبرت پذیرگه از صحف پیشینگان درس گیر.نظامی .
-
نمره درس
دیکشنری فارسی به عربی
نقطة
-
درس دادن
دیکشنری فارسی به عربی
علم , مدرسة
-
درس نخوانده
دیکشنری فارسی به عربی
امي
-
درس گرفت
دیکشنری فارسی به عربی
استلهم
-
دِرِّسْ (ز)
لهجه و گویش بختیاری
derres پاره شد šowlâres derres>:شلوارش پارهشد> .
-
ناظر درس دانشجویان
دیکشنری فارسی به عربی
معلم
-
درس خصوصی دادن به
دیکشنری فارسی به عربی
معلم