کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درستان
لغتنامه دهخدا
درستان . [ دَ رَ ] (اِ) درستاران . شاگردانه باشد و آن درمی چند است که بعد از اجرت استاد به شاگرد دهند. (برهان ) (آنندراج ). نوداران . (اوبهی ). این صورت کلمه در برهان و دیگر فرهنگها گویا غلط و صحیح آن دستاران باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به دس...
-
جستوجو در متن
-
درستاران
لغتنامه دهخدا
درستاران . [ دَ رَ ] (اِ) درستان . شاگردانه . (برهان ). شاگردانه و وجهی که علاوه بر اجرت استاد به شاگرد دهند. (ناظم الاطباء).اما کلمه مصحف دستاران است که در برهان و به تبع اودر ناظم الاطباء غلط نقل شده است و صحیح آن دستاران باشد. (یادداشت مرحوم دهخدا...
-
سکه درست
لغتنامه دهخدا
سکه درست . [ س ِک ْ ک َ / ک ِ دُ رُ ] (ص مرکب ) شخص راست معامله بی نفاق که قول او با فعل هم پیوند باشد چه سکه به معنی طرز و روش است . راست رو. درست رفتار. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : هرکجا سکه درستی ست چو زر در عالم باشد آزادیش از سیلی ایام محال . شف...