کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درز پیچ بریده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تراورس درز ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبند درز ریل
-
joint straightener
تابگیر درز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی که انتهای ریل و وصلهها را بهطور قائم خم میکند تا سطح خط را صاف نگه دارد
-
joint tie
ریلبند درز ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلبندی که زیر درز پیچی قرار میگیرد متـ . ریلبند درز، تراورس درز ریل
-
third rail expansion joint
درز انبساط ریل سوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درز ویژهای در ریل سوم که امکان انقباض و انبساط آن را فراهم میکند
-
درز بُرندهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← درز پیشی
-
premaxillary suture
درز پیشبَروارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← درز پیشی
-
supported joint
درز تکیهگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درزی پیچی که در زیر آن سه ریلبند قرار دارد که دو تای آنها در فاصلۀ اندکی از انتهای دو ریل و سومی در مرکز درز و در میان دو ریلبند دیگر قرار دارد
-
door gap
درز در 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فاصلۀ بین لبههای پیرامونی در و بدنۀ خودرو
-
top seam
درز در 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] درز بین در و بدنۀ قوطی
-
stock rail joint
درز ریل سوزن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درز ریلی که بین سوزن و خط آهن قرار دارد
-
lipped joint
درز لبهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درزی پیچی در انتهای یکی از ریلها که دچار شارش فلزی شده باشد
-
continuous welded track
خط آهن بیدرز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خط آهنی که درزهای آن با جوشکاری پر شده باشد
-
velvet track
خط بیدرز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] خط آهنی که با ریل جوشپیوسته ساخته شده باشد
-
درز و دوز
لهجه و گویش تهرانی
دوخت و تعمیر لباسهای کهنه
-
دَرز واز کردن
لهجه و گویش تهرانی
تَرَک خوردن