کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درزیر بالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درزیر بالا
لغتنامه دهخدا
درزیربالا. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رشخوار بخش رشخوار شهرستان تربت حیدریه واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری رشخوار با 150 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
جستوجو در متن
-
زیر
لغتنامه دهخدا
زیر. (ق ، اِ، حرف اضافه ) نقیض بالا. (برهان ). یعنی پایین . پهلوی «ازیر» ، «اژر» ، «هچ -اذر» ، از اوستایی «هچا + اذئیری » ، کردی «ژیر» ، بلوچی عاریتی «چره » و «شرا» و «شر» ... گیلکی «جیر» ، در اوراق مانوی به پارتی «دری » . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). تر...
-
صلیب
لغتنامه دهخدا
صلیب . [ ص َ ] (ع اِ) چوبی است که ترسایان در زنار بندند و به فارسی آنرا چلیپا گویند و نوشته اند که این معرب چلیپ است . وجهش آنکه چون عیسی علیه السلام را بر آسمان بردند، طرطوس نام شخصی را که همشکل عیسی علیه السلام بود، بر دار کشیدند و بعد این واقعه تر...
-
طلوع
لغتنامه دهخدا
طلوع . [ طُ ] (ع مص ) برآمدن آفتاب و مانند آن . (زوزنی ) (منتخب اللغات ) (تاج المصادر). دمیدن . سر برزدن . طالع شدن .برآمدن . برآمدن آفتاب و ماه و ستاره . مقابل افول و غروب . مقابل سقوط. برآمدن آفتاب و جز آن از ستارگان .بزدغ : طلع الکوکب طلوعاً و مطل...