کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درد دل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
پشت درد
دیکشنری فارسی به عربی
الم الظهر
-
درد زایمان
دیکشنری فارسی به عربی
عمل
-
درد کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نبتة
-
تخفیف درد
دیکشنری فارسی به عربی
فقدان الشعور بالالم
-
تیَه دَرد
لهجه و گویش بختیاری
tia-dard چشمدرد.
-
درد بیدردی
لهجه و گویش تهرانی
ناراحتی از بیغمی
-
هُم درد
لهجه و گویش بختیاری
hom-dard همدرد.
-
تخم درد
لهجه و گویش تهرانی
مرض
-
پس درد
لهجه و گویش تهرانی
درد آخر زایمان
-
می درد
واژهنامه آزاد
نصف کردن از وسط بریدن
-
درد نامه
واژهنامه آزاد
تراژدى
-
می درد
واژهنامه آزاد
می جنگد - جنگیدن
-
می درد
واژهنامه آزاد
می خورد
-
عیسی هر درد
لغتنامه دهخدا
عیسی هر درد. [ سی ِ هََ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از شراب انگور. (آنندراج ). شراب . (انجمن آرا). می و شراب انگوری . (ناظم الاطباء) : آن شاهد رخ زرد کو، آن عیسی هر درد کو.خاقانی (از انجمن آرا).
-
somatoform pain disorder
اختلال درد جسمینمود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ← اختلال درد