کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دردآمیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دردآمیز
لغتنامه دهخدا
دردآمیز. [ دُ ] (ن مف مرکب ) آمیخته به درد. آمیخته به لای و لرد. کدر. غیرصافی . غیرروشن : می اول جام صافی خیز باشدبه آخر جام دردآمیز باشد.نظامی .
-
جستوجو در متن
-
تیره گل
لغتنامه دهخدا
تیره گل . [ رَ / رِ گ ِ ] (ص مرکب ) آب و شراب دُردآمیز را گویند. (برهان ) (آنندراج ). کنایه از آب و شراب دردآمیز بود. (انجمن آرا). آب و یا شراب کدر و دردآلود و هر مایع کدر دردآلودی . (ناظم الاطباء).
-
کاتب
لغتنامه دهخدا
کاتب . [ ت ِ ] (اِخ ) شاعری است . آذر بیگدلی آرد: کلامش دردآمیز و شورانگیز است اما از حالش چیزی معلوم نیست از اشعارش این دو شعر انتخاب شد:دی جانب صحرا خواند آن ترک پسر ما رامشکل که کسی بینددر شهر دگر ما را. #ترسم که کند محنت هجر تو هلاکم جائی که تو ه...
-
تیره دل
لغتنامه دهخدا
تیره دل . [ رَ/ رِ دِ ] (ص مرکب ) بدرای و ناراست و نادرست . (ناظم الاطباء). تیره رای . تیره باطن . بداندیشه : از ایوان از آن پس خروش آمدی کز آواز دلها بجوش آمدی که ای زیردستان شاه جهان مباشید تیره دل و بدنهان . فردوسی .ز تیر آسمان شد چو پرّ عقاب نگه ...
-
چکیده
لغتنامه دهخدا
چکیده . [ چ َ / چ ِ دَ ] (ن مف )هر نوع مایع به قطرات فروریخته شده . آب یا خون یا هرمایع دیگر که قطره قطره از جایی یا برجایی ریخته و افتاده باشد. رجوع به چکیدن شود. || مقطر وتقطیر شده و بیرون تراویده . (ناظم الاطباء). هر چیز که شیره و عصاره ٔ آن بوسیل...
-
غالب
لغتنامه دهخدا
غالب . [ ل ِ ] (اِخ ) نجم الدولة دبیرالملک میرزا اسداﷲخان متخلص به غالب . شاعر و محقق بزرگ به زبان فارسی که به زبان اردو نیز آثار دارد. وی به زیبایی و علو سبک شهرت یافته است . در دیوان فارسی خود، گاهی «اسد» تخلص میکند و گاهی نیز میرزا نوشه نامیده شده...