کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درخت کوهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
درخت آویز
لغتنامه دهخدا
درخت آویز. [ دِ رَ ] (نف مرکب ) درخت آویزنده . || (ن مف مرکب ) آویخته از درخت . || (اِ مرکب ) ضُوَع . شوکی . مرغ شب . (زمخشری ).
-
درخت افکن
لغتنامه دهخدا
درخت افکن . [ دِ رَ اَ ک َ ] (نف مرکب ) درخت افکننده . آنکه درخت ببرد و قطع کند : درخت افکن بود کم زندگانی به درویشی کشد نخجیربانی .نظامی .
-
درخت بچه
لغتنامه دهخدا
درخت بچه . [ دِ رَ ب َ چ َ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) پاجوش . (یادداشت مرحوم دهخدا) : چون خواهند که درخت شاه بلوط را بکارند درخت بچگان که بروید برکشند و بازنشانند. (فلاحت نامه ).
-
درخت بید
لغتنامه دهخدا
درخت بید. [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 15هزارگزی جنوب فریمان و سر راه مالرو عمومی فریمان به پاقلعه ، با 119 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت بید
لغتنامه دهخدا
درخت بید. [ دِ رَ ] (اِخ )دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 90هزارگزی شمال خاوری فریمان و سر راه مالرو عمومی شاهان گرماب به بغبغو. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد، واقع در 62هزارگزی شمال باختری فریمان و 2هزارگزی خاور راه شوسه ٔ قدیمی تهران به مشهد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند، واقع در 64هزارگزی جنوب خاوری درمیان و 31هزارگزی شمال درح ، با 270 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت توت
لغتنامه دهخدا
درخت توت . [ دِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صالح آباد بخش جنت آباد شهرستان مشهد، واقعدر 6هزارگزی شمال خاوری صالح آباد. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت جوز
لغتنامه دهخدا
درخت جوز. [ دِ رَ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سر ولایت شهرستان نیشابور، واقع در 34هزارگزی جنوب خاوری چکنه بالا، با 118 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت سازی
لغتنامه دهخدا
درخت سازی . [ دِ رَ ] (حامص مرکب ) (اصطلاح نقاشی ) نقاشی کردن مناظر دارای درخت .
-
درخت سنب
لغتنامه دهخدا
درخت سنب . [ دِ رَ سُمْب ْ ] (نف مرکب ) درخت سنبنده . آنکه یا آنچه درخت یا چوب را سوراخ کند. || (اِ مرکب ) دارسنب . دارکوب . رجوع به دارسنب و درخت سنبه شود. || مته . مثقب . پرماه . (ناظم الاطباء). || موریانه . ارضه . اورنگ (در تداول مردم قزوین ) : خد...
-
درخت سنبه
لغتنامه دهخدا
درخت سنبه . [ دِ رَ سُم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مته . مثقب . پر ماه . (ناظم الاطباء). درخت سنب . رجوع به درخت سنب شود. || پرنده ای است سبزرنگ که با منقار درخت را سوراخ کند. (برهان ). مرغی است که درخت را بسنبد یعنی سوراخ کند. دراسنب . داربرد. دارکوب ...
-
درخت سنجد
لغتنامه دهخدا
درخت سنجد. [ دِ رَ س ِ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 52هزارگزی شمال باختری مشهد و جنوب کشف رود. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
درخت کوب
لغتنامه دهخدا
درخت کوب . [ دِ رَ ] (نف مرکب ) درخت کوبنده . کوبنده ٔ درخت . || (اِ مرکب ) درخت سنبه . دارکوب . دارسنب . (یادداشت مرحوم دهخدا از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
-
زرین درخت
لغتنامه دهخدا
زرین درخت . [ زَرْ ری / دَ دِ رَ ] (اِ مرکب ) گویند درخت اترج است و بعضی گویند درختی است که آن در ولایت کازرون بسیار است و برگ آن به برگ زیتون می ماند و گل آن مانند قرص آئینه زرین است یعنی آفتاب . (برهان ) (آنندراج ). درخت اترج بمعنی ترنج ... (غیاث ا...