کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درخت آتشبیمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دَرَخت
لهجه و گویش بختیاری
daraxt درخت.
-
کج درخت
لغتنامه دهخدا
کج درخت . [ ک َدِ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔشهرستان مشهد. جلگه ای و معتدل . سکنه 1990 تن . آب آن از رودخانه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
گویا درخت
لغتنامه دهخدا
گویا درخت . [ دِ رَ ] (اِ مرکب ) درخت سخنگو. درخت که سخن گوید. داستان این درخت را فردوسی چنین گوید:اسکندر رومی در سیر و جهانگردی خود به شهری درآمد و از عجایب آنجا پرسید و:چنین داد پاسخ بدو رهنمای که ای شاه پیروز پاکیزه رای شگفتی ست ایدر که اندر جهان ...
-
bark pocket
کَبَرۀ درخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زائدۀ پوستی، گاه همراه با گره، که در حین رشد درخت تشکیل میشود
-
پوست درخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ← دارپوست
-
down tree
درخت افتاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که به علت ریشهکن شدن یا شکستگی ساقه یا قطع شدن عمدی فروافتاده است
-
windfall, blowdown, windthrow
درخت بادافتاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که براثر وزش باد ریشهشکن یا شکسته شده است متـ . بادافتاده
-
relascope, Relaskop (de.)
درختبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ابزاری دستی برای اندازهگیری قطر و ارتفاع و سطح مقطع درخت در ارتفاعات مختلف
-
dominant 2
درخت چیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که تاج آن بالاتر از سطح کلی تاجپوشش اصلی تودۀ همسال یا بالاتر از تاج درختان همسایه در تودۀ ناهمسال است و بالای آن کاملاً و جوانب تا حدودی در معرض نور قرار دارد
-
family tree
درخت خانوادگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نموداری که نشاندهندۀ مجموعۀ روابط خویشاوندی زبانهای یک خانوادۀ زبانی است
-
suppressed, overtop, completely suppressed
درخت زبون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که تاج آن در لایههای پایینی تاجپوشش قرار دارد، ستاکهای انتهایی آن آزاد نیست و رشدش بسیار کند است
-
tree of life
درخت زندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نقشی تجریدی و مسبک از درخت با مفهومی آیینی که تاریخ پیدایی آن به هزارۀ چهارم پیش از میلاد در میانرودان میرسد؛ این نقش تا هزارۀ دوم در سرتاسر آسیای غربی و حوزۀ مدیترانه گسترش یافته بود و نمود کلی آن در دینهای متأخر نیز به چشم میخورد...
-
green tree
درخت زنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درخت سبز و درحالرشد
-
emergent
درخت سرافراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که تاج آن کاملاً بالاتر از تاجپوشش اصلی است و کاملاً در معرض نور قرار دارد
-
predominant
درخت سرور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که تاج آن بالاتر از اشکوب برین قرار دارد