کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درختی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
arboreal
درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی سازگاری با زندگی در درخت یا در میان درختان
-
درختی
لغتنامه دهخدا
درختی . [ دِ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به درخت . هر چیز که نسبت به درخت دارد، چون سیب درختی و جز آن . || از رستنی ها آنچه همانند درخت تنه و ساقه دارد و بر زمین گسترده نباشد چون شاه پسند درختی ، شمشاد درختی و جز آن . رجوع به درخت شود.
-
درختی
دیکشنری فارسی به عربی
شجري
-
واژههای مشابه
-
گرمدشت درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← ساوانای درختی
-
tree diagram
نمودار درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] نموداری که ساخت سلسلهمراتبی واحدهای زبان بهویژه جمله را نشان میدهد
-
Pittosporum
میخک درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از کرفسسانان با 200 گونۀ درختی یا درختچهای به ارتفاع 2 تا 30 متر که دارای برگهای ساده با آرایش مارپیچی یا فراهم و حاشیۀ صاف یا کمی موّاج و گلهای خوشبو بهصورت منفرد یا چتری یا دیهیم است؛ میوۀ آنها پوشینۀ چوبی دارد...
-
tree steppe
استپ درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] استپی که درختان پراکنده دارد متـ . سبزدشت درختی
-
tree savanna
ساوانای درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ساوانایی که درختان پراکنده دارد متـ . گرمدشت درختی
-
سبزدشت درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← استپ درختی
-
spar-tree
دکل درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که تجهیزات بافهای را برای اتصال به یکی از چند سامانۀ حملونقل بافهای به آن میبندند
-
tree network
شبکۀ درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی آرایش شبکه که در آن شبکههای خطی با انواع پیکربندی نظیر ستارهای یا حلقوی تلفیق میشوند
-
Carica
خربزۀ درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از خربزهدرختیان به ارتفاع حداکثر ده متر، بدون انشعاب، با 45 گونه که اغلب در مناطق گرمسیری امریکا پراکنده هستند؛ برگهای گیاهان این سرده نرم و لَپدار به طول 30 تا 60 سانتیمتر با دمبرگ بلند است که در بالای تنه بهصور...
-
تاتوره ٔ درختی
لغتنامه دهخدا
تاتوره ٔ درختی . [ رَ ی ِ دِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از اقسام درختی تاتوره که در ایران وجود دارد و آن داتورافاستوزا است این درختچه در بندرعباس کاشته می شود و جزء درختان زینتی است که از خارج وارد شده است . (از درختان جنگلی حبیب اﷲ ثابتی ص 62)...
-
شیر درختی
لغتنامه دهخدا
شیر درختی . [ رِ دِ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کندر. (منتهی الارب ). رجوع به کُنْدُر شود.