کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درختستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
درختستان
/deraxtestān/
معنی
محلی که در آن درختان بسیار باشد؛ درختزار؛ جای پردرخت.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
grove, spinney, stand, thicket, wood, wood lot, woodland, timber
-
جستوجوی دقیق
-
arboretum
درختستان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جایگاهی که در آن تعداد زیادی درخت و درختچه برای نمایش و پژوهش کاشته شده باشد
-
درختستان
لغتنامه دهخدا
درختستان . [ دِ رَ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) جایی که درخت بسیار کشته اند. جای پر از درخت و انبوه از درخت . (ناظم الاطباء). محلی که در آن درخت بسیار است . جای پردرخت . اَجَمَة. (دهار). أیک . أیکة. حَرَجَة. خیفة. (منتهی الارب ). شَجراء. (دهار). صارة. (م...
-
درختستان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) deraxtestān محلی که در آن درختان بسیار باشد؛ درختزار؛ جای پردرخت.
-
درختستان
دیکشنری فارسی به عربی
بستان , غابة , فسحة , کابح
-
جستوجو در متن
-
بستان
دیکشنری عربی به فارسی
درختستان , بيشه
-
groves
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیاهان، بیشه، درختستان
-
woodland
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگل، زمین جنگلی، درختستان
-
brake
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترمز، بیشه، درختستان، ترمز کردن
-
grove
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باغچه، بیشه، درختستان
-
Shaw
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاو، درختستان، بیشه، ردیف درختان
-
شعرا
لغتنامه دهخدا
شعرا. [ ش ِ] (ع اِ) درختستان . || مرغزار. (دهار).
-
کابح
دیکشنری عربی به فارسی
بيشه , درختستان , ترمز , عايق , مانع , ترمز کردن
-
bosket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال، بیشه، درختستان، پارک یا باغ، بوته
-
boskets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال، بیشه، درختستان، پارک یا باغ، بوته