کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درح
لغتنامه دهخدا
درح . [ دَ ] (ع مص ) راندن و دفع نمودن چیزی را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
درح
لغتنامه دهخدا
درح . [ دَ رَ ] (ع مص ) پیر شدن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
درح
لغتنامه دهخدا
درح . [ دَ رِ ] (ع ص ) پیر و سالخورده و هرم (مذکر و مؤنث در آن یکسان است ). (از اقرب الموارد).
-
درح
لغتنامه دهخدا
درح . [ دُرُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش در میان شهرستان بیرجند، واقع در 120هزارگزی جنوب خاوری در میان و آخرین حد راه اتومبیل رو از بیرجند، با 1484 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن اتومبیل رو است . و معدن سنگ مرمر دارد. (از فرهنگ جغرافیا...
-
واژههای همآوا
-
دره
واژگان مترادف و متضاد
تنگ، دروا
-
دره
فرهنگ فارسی معین
(دَ رِ یا رِّ) [ اوس . ] (اِ.) راه میان دو کوه .
-
دره
فرهنگ فارسی معین
(دَ رَ) (اِ.) شکم ، شکنبه .
-
دره
فرهنگ فارسی معین
(دِ رَ) [ ع . دِرّة ] (اِ.) تازیانه ، شلاق .
-
دره
لغتنامه دهخدا
دره . [ دَ رَ / رِ / دَرْ رَ / رِ ] (اِ) گشادگی میان دو کوه . (برهان ). گشادگی میان کوه را به شکنبه تشبیه نمودند ودره گفتند. (جهانگیری ). گشادگی میان کوهها بخصوص درآنجایی که رود روان می گردد. وادی و گشادگی میان تپه ها، که مخصوص به روان گشتن رود است ....
-
دره
لغتنامه دهخدا
دره . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرزشهرستان بروجرد. واقع در26هزارگزی شمال الیگودرز و 17 هزارگزی خاور راه شوسه ٔ شاه زند. آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
دره
لغتنامه دهخدا
دره . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان کاشان . واقع در 18هزارگزی جنوب باختری کاشان ، با 250 تن سکنه . آب آن از قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
دره
لغتنامه دهخدا
دره . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سیاخ بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در 48هزارگزی جنوب باختری شیراز و 25هزارگزی راه شوسه ٔ کازرون به شیراز، با 105 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ قره آغاج وراه آن فرعی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
دره
لغتنامه دهخدا
دره . [ دَرْ رَ ] (اِخ ) نام ولایتی است از ملک بدخشان که مردم آنجا به خوش صورتی مشهورند و انار خوب در آنجا می شود. (برهان ).
-
دره
لغتنامه دهخدا
دره . [ دَرْرَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ایوه بخش ایذه شهرستان اهواز واقع در60 هزارگزی باختر ایذه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).