کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دراورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دراورد
لغتنامه دهخدا
دراورد. [ ] (اِخ ) بگفته ٔ حمداﷲ مستوفی (نزهةالقلوب ج 3 ص 83) از بلاد آذربایجان است ودر زمان سابق قصبه بوده و اکنون ولایتی است و قشلاق جمعی از مغول . حاصلش از غله و پنبه و شلتوک می باشد.
-
دراورد
لغتنامه دهخدا
دراورد. [ دَوَ ] (اِخ ) گویند که آن قریه ای است به خراسان ، و برخی آنرا همان درابجرد (دارابجرد) دانند، و برخی گویند: دراورد، موضعی است در فارس . (از معجم البلدان ).
-
واژههای مشابه
-
به زانو درآورد
دیکشنری فارسی به عربی
أخْضَعَ ، استعبد
-
به حالت آمادهباش درآورد
دیکشنری فارسی به عربی
استنفر
-
را به انحصار درآورد
دیکشنری فارسی به عربی
استأثر ب
-
از ریشه درآورد
دیکشنری فارسی به عربی
استاصل
-
پرچم را به اهتزاز درآورد
دیکشنری فارسی به عربی
خفق العلم
-
جستوجو در متن
-
متغلب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] motaqalleb آنکه به زور چیزی را در اختیار خود درآورد؛ متجاوز.
-
غرنبنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] qorombande کسی یا چیزی که صدای مهیب درآورد.
-
kite tail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دم دمار از روزگارمان درآورد
-
fucked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمار از روزگارمان درآورد
-
fuck up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دمار از روزگارمان درآورد
-
خفق العلم
دیکشنری عربی به فارسی
پرچم را به اهتزاز درآورد