کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درازدندان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
درازدندان
لغتنامه دهخدا
درازدندان . [ دِ دَ ] (ص مرکب ) آنکه دندان دراز دارد. آنکه دندان درازتر از معتاد دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا). أروق . (منتهی الارب ): تشویک ؛ درازدندان شدن شتر. (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
افوه
لغتنامه دهخدا
افوه . [ اَف ْ وَه ْ ] (ع ص ) مرد فراخ دهن و برآمده دندان و درازدندان . (منتهی الارب ).
-
شغواء
لغتنامه دهخدا
شغواء. [ ش َ ] (ع اِ) عقاب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء) (دهار) (اقرب الموارد). || (ص ) مؤنث اَشْغی ̍. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به اَشْغی ̍ شود. || زن ناهموار درازدندان . ج ، شُغْوْ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطبا...
-
شغو
لغتنامه دهخدا
شغو. [ ش ُغ ْوْ] (ع ص ، اِ) ج ِ اَشْغی ̍، به معنی مرد ناهموار و درازدندان . (آنندراج ). ج ِ اَشْغی ̍ و شَغْواء. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به اشغی و شغواء شود.
-
اروق
لغتنامه دهخدا
اروق . [ اَ وَ ] (ع ص ) اسبی که سوار آن نیزه را میان هر دو گوش آن دراز کرده باشد. (منتهی الارب ). مقابل اَجم ّ. || آنکه دو دندان علیای او دراز باشد. (منتهی الارب ). درازدندان . (زوزنی ).دندان دراز. (مهذب الاسماء). ج ، روق . (منتهی الارب ).
-
تفویه
لغتنامه دهخدا
تفویه . [ ت َ ] (ع مص ) زفان آور کردن و فراخ دهن کردن . (تاج المصادر بیهقی ). فراخ دهان و درازدندان گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).