کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دخیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
glycogenetic, glycogenic
گلیکوژنزایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دخیل در فرایند نوگلوکوززایی یا مربوط به آن
-
دخل دار
لغتنامه دهخدا
دخل دار. [ دَ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ دخل . با دخل . رجوع به دخل شود. || دخیل . رجوع به دخیل شود.
-
سحه
واژهنامه آزاد
سه نفره؛ هرکاری که بیش از دو نفر در آن دخیل باشند، گروهی.
-
شفیع
واژگان مترادف و متضاد
پایمرد، دخیل، شافع، شفاعتگر، فریادرس، میانجی، واسطه
-
نقشپرداز
واژگان مترادف و متضاد
۱. رسام، مصور، نقاش ۲. دخیل
-
supply chain
زنجیرۀ عرضه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] توالی فرایندهای دخیل در تولید و توزیع یک کالا
-
parallel computing
رایانش موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشبندی و توزیع کل کار رایانش در میان پردازندههای دخیل
-
abducens, abducent
دورکن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ویژگی ماهیچه یا عصبی که در دور کردن اندامی دخیل است
-
مزاحم
دیکشنری فارسی به عربی
دخيل , متعب , مزعج , مستنزف , مقرعة الباب , ملح
-
تِریشه / تیریشه بستن
لهجه و گویش تهرانی
دخیل بستن به امامزاده و مکان یا درخت مقدس
-
باب برتی
لغتنامه دهخدا
باب برتی . [ بَرْ ] (اِخ ) در مراصدالاطلاع (چ 1315 هَ . ق .) آمده : قریه ای است از اعمال دخیل . ولی این نام مصحف «بابرتی » است . رجوع به همین اسم شود، و دخیل هم مصحف «دجیل » است .
-
solardom
نورپز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] موجپزی که در عملکرد آن علاوهبر امواج کوتاه، نور هالوژن و گرماساز نیز دخیل هستند
-
معرب
واژگان مترادف و متضاد
واژه دخیل در زبانعربی، کلمه بیگانه تازیشده، واژهعربی شده ≠ مفرس
-
tectonic cycle
چرخۀ زمینساختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چرخۀ مربوط به نیروهای دخیل در زمینساخت یا ساختارها و عوارض ناشی از این نیروها
-
قلفطیریات
لغتنامه دهخدا
قلفطیریات . [ ق َ ف َ ] (معرب ، اِ) و قلفطریات ، نوعی از نوشته ٔ سحری است و این کلمه دخیل است .