کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دخز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دخز
لغتنامه دهخدا
دخز. [ دَ ] (ع ص ) بسیار سخت . (منتهی الارب ). || (مص ) گردآمدن با زن . آرمیدن با زن . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
دخض
لغتنامه دهخدا
دخض . [ دَ ] (ع اِ) پلیدی . || دو پلیدی کودک . || (مص ) پلیدی انداختن کودکان . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
خار زدن
لغتنامه دهخدا
خار زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) فروبردن چیزی نوک تیز در تن یا جای دیگر. نخس . (بحر الجواهر). نخس معنیش قریب بمعنی دَخز است جز آنکه حالتی است که در آن چوب و انگشت بکار رود. (بحر الجواهر).