کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دختران نعش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دختران نعش
لغتنامه دهخدا
دختران نعش . [ دُ ت َ ن ِ ن َ ] (اِخ ) هفتورنگ . هفت ستاره ٔ روشن در آسمان . رجوع به دخترنعش و بنات نعش و هفتورنگ و دب اکبر و دب اصغر شود.
-
واژههای مشابه
-
دختران شب
لغتنامه دهخدا
دختران شب . [ دُ ت َ ن ِ ش َ ] (اِخ ) هسپریدس در اساطیر یونان نام چندتن از پریان که بکمک اژدهای موسوم به لادون از درخت سیبی که گایا آنرا در موقع عروسی هرا با زئوس به هرا هدیه داده بود و میوه ٔ زرین میداد نگهبانی میکردند. در باب نسب و مسکن آنها روایات...
-
سرآب دختران
لغتنامه دهخدا
سرآب دختران . [ س َ ب ِ دُ ت َ ] (اِخ ) (چشمه ٔ...) از بلوک کازرون یک فرسخی شمال کازرون است . (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
قلعه دختران
لغتنامه دهخدا
قلعه دختران . [ ق َ ع َ دُ ت َ ] (اِخ ) این قلعه در نزدیکی شوشتر است در عقیلی که سه فرسنگی شوشتر است بالای کوه بناء شهری ساخته اند. غاری هم در نزدیکی این قلعه دروسط کوه دیده میشود. (جغرافیای غرب ایران ص 129).
-
چل دختران
لغتنامه دهخدا
چل دختران . [ ِچ دُ ت َ] (اِخ ) گنبدی است در ولایت . (آنندراج ) : بس که در سر هست زاهد را نهان ذوق جماع می نماید گنبد چل دختران عمامه اش . قبول (از آنندراج ).|| نام زیارتگاهی در ایران . (ناظم الاطباء). مزاری در تهران .امامزاده ای درتهران .
-
چهل دختران
لغتنامه دهخدا
چهل دختران . [ چ ِ هَِ دُ ت َ ] (اِخ ) نام مقبره ای به شهر قزوین . در طرف شرقی آغاز خیابان سپه قزوین از شمال اول دونبشی که روبروی دبیرستان شاپوراست (مدرسه ٔ امید سابق ) اکنون دکانی ساخته اند که درآنجا آجرهای سیمانی تهیه میکنند. تا چهل سال پیش آنجا زی...
-
چهل دختران
لغتنامه دهخدا
چهل دختران . [ چ ِ هَِ دُ ت َ ] (اِخ ) نام کوهی که در شمال شرقی شهر شیراز است . رجوع به چهل مقام شود.
-
چهل دختران
لغتنامه دهخدا
چهل دختران . [ چ ِ هَِ دُ ت َ ] (اِخ ) نام مزاری بوده است به سرخس : به طرف مزار چهل دختران میرفتند. (انیس الطالبین نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ص 218).
-
چهل دختران
لغتنامه دهخدا
چهل دختران . [ چ ِ هَِ دُ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از پنج دروازه ٔ شهر استرآباد به جنوب شهر. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 104).
-
چهل دختران
لغتنامه دهخدا
چهل دختران .[ چ ِ هَِ دُ ت َ ] (اِخ ) نام چند موضع است در ایران .و وجه تسمیه آن است که به پندار عامه چهل دختر از دست کفار در آنجا غایب شده اند. (از یادداشت مؤلف ).
-
گروه (دختران)
دیکشنری فارسی به عربی
سرب
-
چهل دختران
واژهنامه آزاد
نام کوهی است در ولایت ارزگان افغانستان که پس از حادثۀ چهل دختران به این نام شهرت یافت: هنگامی که چرخی (فرمانده سپاه عبدالرحمان خان) مردم هزارۀ ارزگان را قتل عام کرد، تنها چهل دختر باقی ماندند که به طرف کوه ششپر حرکت کردند. مأموران دختران را تا نزدیکی...
-
گنبد چهل دختران
لغتنامه دهخدا
گنبد چهل دختران . [ گ ُ ب َ دِ چ ِ هَِ دُ ت َ ] (اِخ ) گنبد چل دختران . گنبدی است در ولایت . (آنندراج ) : بس که در سر هست زاهد را نهان ذوق جماع مینماید گنبد چل دختران عمامه اش .میرزا عبدالغنی (از آنندراج ) (بهار عجم ).
-
دارای پستان شدن (درمورد دختران)
دیکشنری فارسی به عربی
صدر