کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دحیةبن خلیفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دحیةبن خلیفه
لغتنامه دهخدا
دحیةبن خلیفه . [ دِ ی َ ت ِ ن ِ خ َ ف َ ] (اِخ ) رجوع به دحیه ٔ کلبی شود.
-
جستوجو در متن
-
خزج
لغتنامه دهخدا
خزج . [ خ َ ] (اِخ ) ابن عامر. وی از اولاد دحیةبن خلیفه است و به این نام نامیده شد بواسطه ٔ بزرگی جثه اش ولی اسم او زید است . (از منتهی الارب ). نام اصلی خزج ، زید مناةبن عامربن بکر می باشد. (امتاع ج 1 ص 308).
-
ابراهیم بن صالح
لغتنامه دهخدا
ابراهیم بن صالح . [ اِ م ِ ن ِ ل ِ ] (اِخ ) ابن علی بن عبداﷲبن عباس . از خویشاوندان و ولات بنی العباس بوده وپس از سالم بن سواد از طرف مهدی خلیفه والی مصر گردیده و در سال 165 هَ .ق . بدان شهر درآمد. در زمان ولایت او دحیةبن مصعب از نسل عبدالعزیزبن مروا...