کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دحمس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دحمس
لغتنامه دهخدا
دحمس . [ دَ م َ ] (ع ص ) لیل دحمس ؛ شب تاریک . || رجل دحمس ؛ مرد گندم گون درشت فربه . دحمسان . دحمسانی . || (اِ) مشک سرکه . (منتهی الارب ).
-
دحمس
لغتنامه دهخدا
دحمس . [ دُ / دَ / دِ م َ ] (ع ص ) سیاه از هر چیز. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
دحمسانی
لغتنامه دهخدا
دحمسانی . [ دُ م ُ نی ی ] (ع ص ) رجل دحمسانی ؛ مرد گندم گون درشت فربه . دحمس . دحمسان . (منتهی الارب ).
-
دحمسان
لغتنامه دهخدا
دحمسان . [ دُ م ُ ] (ع ص ) رجل دُحْمُسان ؛ مرد گندم گون درشت فربه . (منتهی الارب ). دحمس . دُحْسُمانی . || احمق . (منتهی الارب ). || دحسان . (مهذب الاسماء). سیاه . (مهذب الاسماء).
-
گندم گون
لغتنامه دهخدا
گندم گون . [ گ َ دُ ] (ص مرکب ) آدم سبزه . ادْماء. اسمر. (ناظم الاطباء). اَملَج : دُحسُم ودحسمان و دُحسُمانی ؛ مردم گندم گون فربه گرداندام . رجل دَحمَس ؛ مرد گندم گون درشت فربه . رجل دُحامِس و دُحمُسان و دُحمُسانی ّ؛ مرد گندمگون درشت فربه . (منتهی ال...
-
تاریک
لغتنامه دهخدا
تاریک . (ص ) اکثر استعمال آن بمعنی تیره است مثلاً هرچه تاریک باشد آنرا تیره توان گفت بخلاف آنچه تیره بودهمه ٔ آنرا تاریک نمی توان گفت چنانکه تاریک رو بمعنی روسیاه . (آنندراج ). در استعمال ، این لفظ خاص است و لفظ تیره عام ، چرا که هر چیز که تاریک باشد...