کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دجران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دجران
لغتنامه دهخدا
دجران . [ دَ ] (ع ص ) حیران . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). || مبتلی در هرج . (منتهی الارب ). || مست . (منتهی الارب ). نشاطی . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). فیرنده . (منتهی الارب ). ج ، دجاری . دجری . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ).
-
دجران
لغتنامه دهخدا
دجران . [ دِ ] (ع اِ) چوب منصوب وادیج . (آنندراج ). الخشب المنصوب فی الارض للتعریش . (منتهی الارب ). داربست چفته بندی .
-
جستوجو در متن
-
دجاری
لغتنامه دهخدا
دجاری . [ دَ را ] (ع اِ) ج ِ دجران . (منتهی الارب ). رجوع به دجران شود.
-
دجری
لغتنامه دهخدا
دجری . [ دَ را ] (ع اِ) ج ِ دجران . (منتهی الارب ).
-
وادیج
لغتنامه دهخدا
وادیج . (اِ) چفت و چوب بندی که تاک انگور را بر بالای آن اندازند. (برهان ). واکیج . چفته . چفته بندی . داربست . چفته و داربست که عرب آن را عریش گوید. (از منتهی الارب ). چفته و چوب بندی که تاک انگور بر بالای آن اندازند. (ناظم الاطباء). چفتی باشد که انگ...
-
مست
لغتنامه دهخدا
مست . [ م َ ] (ص ) شراب خواره ای که شراب در وی اثر کرده باشد. (ناظم الاطباء). می زده . دگرگون شده از آشامیدن می و غیره . سخت بی خود از شراب . مقابل سرخوش و شنگول . (یادداشت مرحوم دهخدا). مقابل هوشیار، و با لفظ کردن و شدن و رفتن و افتادن مستعمل است . ...