کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دبیق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دبیق
لغتنامه دهخدا
دبیق . [ دَ ] (اِخ ) شهریست به مصر. از آنجاست جامه های دبیقی . (منتهی الارب ). شهرکی بوده است میان فرماء و تنیس از اعمال مصر و ثیاب دبیقی به آن منسوبست . (معجم البلدان ).
-
دبیق
لغتنامه دهخدا
دبیق . [ دَ ] (ع مص ) پر شدن حوض . (تاج المصادر بیهقی ).
-
واژههای همآوا
-
دبیغ
لغتنامه دهخدا
دبیغ. [ دَ ] (ع ص ) پیراسته . پیراهیده . دباغت کرده : مسک دبیغ؛ پوست پیراسته . (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
دبیقی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به دبیق، شهری در مصر) [عربی: دبیقیّ] [قدیمی] dabiqi نوعی پارچۀ ابریشمی بسیار لطیف که در قرون وسطی در دبیق مصر بافته میشده و بسیار گرانبها بوده و بیشتر از آن عمامه تهیه میکردند.
-
دبقا
لغتنامه دهخدا
دبقا. [ دِ ] (اِخ ) از ده های مصرو بنزدیکی تنیس واقع است . جامه های دبیقی بدان منسوبست و این نسبت به غیرقیاس است . یاقوت گوید از مردم مصر پرسیدم گفتند دبیق شهریست نزدیک تنیس میان آن شهرو شهر فَرَما اما ویران شده است . (معجم البلدان ).
-
دبیقی
لغتنامه دهخدا
دبیقی . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به دبیق که شهرکیست بمصر. || (اِ) نوعی جامه ٔ نفیس . (شرفنامه ٔ منیری ). نوعی از قماش باشد در نهایت لطافت . (برهان ) (آنندراج ). جامه که در دبیق کردندی . نوعی دیبای لطیف منسوب به دبیق که قریه ای است در ملک مصر. (غیاث ). ...
-
مغربی
لغتنامه دهخدا
مغربی . [ م َ رِ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به مغرب . (ناظم الاطباء). مربوط به سمت فرورفتن خورشید : هر شب قبای مشرقی صبح را فلک نور از کلاه مغربی او برد به وام . خاقانی .مغربی را مشرقی کرده خدای کرده مغرب را چو مشرق نورزای . مولوی . || منسوب به افریقا و م...