کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دایره زنگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دایره زنگی
/dāyerezangi/
معنی
دایرهای که در چنبر آن چند سوراخ کرده و در هر سوراخ دو سنج کوچک قرار داده باشند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
tambourine, timbrel
-
جستوجوی دقیق
-
دایره زنگی
فرهنگ فارسی معین
( ~. زَ) (اِمر.) یکی از سازهای ضربی که به دور آن زنگ ها یا حلقه های فلزی آویخته اند.
-
دایره زنگی
لغتنامه دهخدا
دایره زنگی . [ ی ِ رَ / رِ زَ ] (اِ مرکب ) رجوع به دایره (در معنی آلت موسیقی ) شود.
-
دایره زنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (موسیقی) dāyerezangi دایرهای که در چنبر آن چند سوراخ کرده و در هر سوراخ دو سنج کوچک قرار داده باشند.
-
دایره زنگی
دیکشنری فارسی به عربی
دف
-
واژههای مشابه
-
گردش دایره
لغتنامه دهخدا
گردش دایره . [ گ َ دِ ش ِ ی ِ رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) محیط دایره : پیشینگان نمی پنداشتند که گردش دایره سه بار چند قطر است . (التفهیم ابوریحان بیرونی ).
-
sector of a circle
قطاع دایره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ناحیهای از دایره محدود به دو شعاع و کمانی که انتهای آن دو شعاع را به هم پیوند میدهد متـ . قطاع دایرهای circular sector
-
دایرة المعارف
فرهنگ واژههای سره
دانشنامه
-
دایره المعارف
فرهنگ واژههای سره
دانشنامه
-
نیم دایره
لغتنامه دهخدا
نیم دایره . [ ی ِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) قوس . (یادداشت مؤلف ). منحنی ای معادل نصف دایره . قوسی بزرگ . (فرهنگ فارسی معین ) : صورت کمان چون نیم دایره است و نیمه دایره ٔ فلک به شش برج قسمت پذیرد. (نوروزنامه ).به گرد نقطه ٔ سرخت عذار سبز چنان که نیم دایر...
-
هفت دایره
لغتنامه دهخدا
هفت دایره . [ هََ ی ِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) هفت فلک . هفت آسمان . هفت خراس : گفتم ز هفت دایره این هفت هشت میل گفتا ز هفت سایره این هفت هشت اثر.ناصرخسرو.
-
ecliptic
دایرهالبروج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دایرهای فرضی بر روی کرۀ آسمان که مسیر حرکت ظاهری خورشید در طول سال است
-
inversion circle
دایرۀ انعکاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دایرهای که انعکاس نسبت به آن صورت میگیرد
-
orbicular
دایرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی بخش یا اندامی کمابیش گرد و تخت با قطرهای مساوی در گیاهان
-
circle of curvature
دایرۀ خمیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دایرۀ مماس بر یک خم در یک نقطۀ آن که خمیدگی آن با خمیدگی خم مفروض در نقطۀ تماس برابر است