کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دأیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دأیات
لغتنامه دهخدا
دأیات . [ دَ ءَ ] (ع اِ) ج ِ دَأی . رجوع به دأی شود. || سه ضلع کتف از هر سو. (منتهی الارب ).
-
دأیات
لغتنامه دهخدا
دأیات . [ دَ ءَ ] (ع اِ) ج ِ دأیة. رجوع به دایة.
-
واژههای مشابه
-
دایات
لغتنامه دهخدا
دایات . (معرب ، اِ) ج ِ دایه فارسی : و دفع المولود الی الخواطن والدایات . (دزی ج 1 ص 420). رجوع به دایه شود.- ذات دایات ؛ که او را دایه ها باشد و آن تعبیر از زنی است شوی کرده که هر روز زنان دیگر پرستاری و تیمار داری او کنند. (از دزی ج 1 ص 420).
-
جستوجو در متن
-
دأی
لغتنامه دهخدا
دأی . [ دَءْی ْ ] (ع اِ) دَئی . دِئی . دَءْی . مهره های پشت . || میان دو شانه ٔ ستور. || غضروفهای سینه ٔ ستور یا ضلوعش در محل تلاقیشان و محل تلاقی پهلو. ج ، دأیات . (منتهی الارب ).