کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داودار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
داودار
/dāvdār/
معنی
مدعی؛ ادعاکننده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
داودار
فرهنگ فارسی معین
(ص فا.) مدعی ، ادعا کننده .
-
داودار
لغتنامه دهخدا
داودار. (نف مرکب ) دارنده ٔ داو در اصطلاح بازی نرد. مضاعف کننده ٔ رهن در قمار. (از شعوری ج 1 ص 412). || هرزه و هذیان و ذم و ناسزا و فحشیات . (شعوری ج 1 ص 412).
-
داودار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹داوکار› [قدیمی] dāvdār مدعی؛ ادعاکننده.
-
داودار
واژهنامه آزاد
همارز مدعی. و ادعا را داو یا داوی گوییم.
-
جستوجو در متن
-
مدعی
لغتنامه دهخدا
مدعی . [ م ُدْ دَ ] (ع ص ) دعوی کننده . (آنندراج ). ادعاکننده . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). که چیزی را از آن خویش پندارد بحق یا باطل . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || درخواست کننده . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به معنی بعدی شود. || در فقه ...