کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داها پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
داها
/dāhā/
معنی
۱. = دهار
۲. دره.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
داها
لغتنامه دهخدا
داها. (اِ) دره . || غار کوه . (برهان ). کهف . (نظام الاطباء).
-
داها
لغتنامه دهخدا
داها. (اِخ ) دها. داه . داهه . نام گروهی از مردم سکائی . آنان که با کورش کبیر جنگیده اند و کورش بدست آنان کشته شده است بر طبق روایت برس کلدانی . (ایران باستان ج 1 ص 470).
-
داها
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹داهار› (زمینشناسی) [قدیمی] dāhā ۱. = دهار۲. دره.
-
جستوجو در متن
-
داهار
لغتنامه دهخدا
داهار. (اِ) دره . || غار. (انجمن آرا). اما محتمل است . که همان داها باشد چه در فرهنگهای دیگر این ضبط نیست .
-
داهیان
لغتنامه دهخدا
داهیان . (اِخ ) شعبه ای ازسکاها و آنان ساکن مجاور گرگان بوده اند. (ایران باستان ج 2 ص 1710). و رجوع به داه و داها و داهه شود.
-
داه
لغتنامه دهخدا
داه . [ ه َ ] (اِخ )استرابون پارتیها را از مردم داه داند و این مردم وقوم را سکائی شمارد. (ایران باستان ج 3 ص 2192 و 2198). طایفه ای از سکاها که در شمال گرگان و در ساحل جنوب شرقی دریای خزر سکنی داشتند موسوم به داه یا بزبان اوستائی «دا اِ» بودند. (ایرا...
-
داهه
لغتنامه دهخدا
داهه . [ هََ ] (اِخ ) داه . داها. نام قومی از ایرانیان است ساکن شمال شرقی ایران و اشکانیان بیاری آنان بسلطنت رسیده اند. این قوم ظاهراً از سکاها بوده اند. (از ایران در زمان ساسانیان چ جدید ص 30). نام طایفه ای ایرانی و شعبه ای از قبایل اسکیت بوده اند و...
-
دهستان
لغتنامه دهخدا
دهستان . [ دِ هَِ ] (اِخ ) شهری در طبرستان . (ناظم الاطباء). نام شهری است که اکنون استرآباد گویند از حدود گرگان تا خوارزم . (انجمن آرا) (آنندراج ). ناحیتی است [ به دیلمان ] و مر او را رباطی است با منبر و جایی با کشت و برز بسیار است و سوادی بسیار و ثغ...