کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دانستگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دانستگی
لغتنامه دهخدا
دانستگی . [ ن ِ ت َ / ت ِ ] (حامص ) حالت و چگونگی دانسته . کیفیت دانسته . خبر. (منتهی الارب ). علم و معرفت و دانش .(ناظم الاطباء). دانست . دانش و دانائی . (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
شعور
فرهنگ واژههای سره
دانستگی، خرد
-
اطلاعاً
لغتنامه دهخدا
اطلاعاً. [ اِطْ طِ عَن ْ ] (ع ق ) بطور آگاهی و بطور اطلاع .از روی دانستگی و از روی فهمیدگی . (ناظم الاطباء).
-
خبرت
لغتنامه دهخدا
خبرت . [ خ ِ رَ ] (ع اِمص ) خبرة. دانش . آگاهی . بصیرت . (از معجم الوسیط) (متن اللغة). دانستگی ، ماهی المعرفة ببواطن الامور.(تعریفات جرجانی ). رجوع به خِبرَه شود : اهل خبرت و معرفت دانند که در لغت عجم مجال زیادتی مانعی نیست . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). ...
-
در و دوز
لغتنامه دهخدا
در و دوز. [ دَ / دِ / دُ رُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) معنی ترکیبی آن دریدن و دوختن است و کسی را گویند که صاحب تجربه و دانا باشد که اگر احیاناً امر غلطی از او سر زند اصلاح آن را به دانستگی تواند. (لغت محلی شوشتر - نسخه ٔ خطی ). درادوزا. دران و دوزان ....
-
نغول
لغتنامه دهخدا
نغول . [ ن ُ ] (ص ) عمیق . ژرف . (جهانگیری ) (از برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). که قعر آن دور باشد. (از انجمن آرا)(آنندراج ). بحر نغول و چاه نغول ، دریا و چاهی را گویند که قعر آن بسیار ژرف و بسیار دور باشد و هر چه مانند آن بود. ...
-
اضافة
لغتنامه دهخدا
اضافة. [ اِ ف َ ] (ع مص ) اضافه . اضافت . گریختن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || ترسیدن و پرهیز کردن از کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اضافه از کسی ؛ ترسیدن و حذر کردن از وی . (از قطر المحیط) (از اقرب الموا...