کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دامنه داری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
tide amplitude
دامنۀ کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] نیمی از اختلاف ارتفاع میان یک فراکِشَند و فروکِشَند متوالی
-
central range
دامنۀ مرکزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] دامنهای از مقادیر مجموعهای از دادهها، شامل 90 درصد مشاهدات مرکزی آن مجموعه
-
دامنه دار
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص مر.) دارای وسعت ، گسترده .
-
خوش دامنه
لغتنامه دهخدا
خوش دامنه . [ خوَش ْ / خُش ْ م َ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) کنایه از معشوقه ای است که سرین بزرگ و تنگ و خشک داشته باشد. (از لغت نامه محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ).
-
دامنه دار
لغتنامه دهخدا
دامنه دار. [ م َ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) که دامنه دارد. دارای دامنه . || وسیع. پهناور. موسع. با عرض و طول بسیار. ممتد.- ابری دامنه دار ؛ که دنباله ٔ آن نگسلد.- ادعای دامنه دار ؛ طولانی .- اقداماتی دامنه دار ؛ سخت وسیع و ممتد.- بارانی دامنه دار ؛ که دی...
-
دامنه دار
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] dāmanedār ۱. مفصّلغ طولانی.۲. وسیع؛ پهناور؛ با عرض و طول بسیار.
-
دامنه کوه
دیکشنری فارسی به عربی
تنورة , سفح التل
-
دامنة کوه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hamvâri-ye kuh طاری: sinakop(p)a طامه ای: pâ-ye kuh طرقی: dâmuna کشه ای: dâmuna / telkopa نطنزی: pâkiš-e kuh
-
stroked crankshaft
میللنگ بیشدامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] میللنگی که بهدلیل بزرگتر بودن بازوی لَنگ باعث افزایش دامنۀ جابهجایی پیستون در سیلندر میشود
-
quadrature amplitude modulation, QAM
مدولهسازی تربیعی دامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] روشی برای کدبندی دادهها در مودمهای پرسرعت که آمیزهای است از مدولهسازی دامنه و مدولهسازی فاز برای افزایش سرعت انتقال دادهها
-
amplitude modulation, AM
مدولهسازی دامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پردازش عمدی حامل نشانک/ سیگنال بهگونهایکه دامنۀ آن مطابق تغییرات نشانک/ سیگنال مدولهکننده تغییر کند
-
depression1
کسادی دامنهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] وجود رکود درازمدت و شدید در اقتصاد و بازار
-
domain name registration
ثبت نام دامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند تخصیص نام دامنهای جدید و خاص به مالک یا خریدار
-
domain name system, domain name server, domain name service
سامانۀ نام دامنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] سامانهای اینترنتی که نامهای دامنه را به نشانیهایی در قالب قرارداد اینترنت برمیگردانَد متـ . ساناد
-
principal ideal domain, PID
دامنۀ آرمانۀ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] دامنۀ صحیحی که همۀ آرمانههای آن اصلی باشند