کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دالانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دالانه
/dālāne/
معنی
=دالان
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دالانه
لغتنامه دهخدا
دالانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) دالان . (آنندراج ) (برهان ). دهلیز در خانه . (برهان ). || کوچه ٔ سرپوشیده . (برهان ).
-
دالانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dālāne =دالان
-
واژههای مشابه
-
diatreme
قیفدالانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تـنــورۀ بـِرشــی (breccias pipe) قیفشکلی که ژرفای آن در حدود 2 کیلومتر و قطر آن از 200 متر تا 2 کیلومتر است
-
loading bridge
دالانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] معبری که مسافر را از هواپیما به داخل تالار یا از تالار به هواپیما هدایت کند
-
tunnel
دالانه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] گذرگاهی که از زیر زمین یا کوه یا رودخانه بگذرد متـ . تونل
-
جستوجو در متن
-
تونل
فرهنگ واژههای سره
دالان، دالانه
-
تونل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مشترک حملونقل] ← دالانه 2
-
تونل
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ فر. ] (اِ.) گذرگاه ساخته شده در اعماق زمین و زیر کوه که برای عبور قطارها، اتومبیل ها، استخراج مواد معدنی و غیره احداث کنند، دالانه (فره ).
-
دالان
لغتنامه دهخدا
دالان . (اِ) دهلیز. دالیز. دالیج . دلیج . بالان . بالانه . محلی میانه ٔ خانه و در کوچه . دالانه . (شرفنامه ). دهلیز که مابین دو در باشد. (شعوری ). کریدور. محلی مسقف میان در خانه و خانه : چو خوان اندرآمد بدالان شاه درون رفت زروان حاجب براه . فردوسی (ا...
-
راهرو
لغتنامه دهخدا
راهرو. [ رَو / رُو ] (نف مرکب ) راهرونده . رونده .راهرونده . سائر. طی طریق کننده . راه پیما. ج ، راهروان .(ناظم الاطباء). ماشی . (یادداشت مؤلف ) : چون جهان سپید گشت سیاه راهرو نیز بازماند از راه . نظامی .برآن راهرو نیم جو بار نیست که او را یکی جو در...