کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دالار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دالار
/dālār/
معنی
نوعی ترشی که با گشنیز ساییده و سرکه درست میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دالار
لغتنامه دهخدا
دالار. (اِ) دالار ترشی . گشنیز سائیده ٔ چون سرمه و مخلوط بسرکه و نمک . و آن بیشتر با کاهو خورده شود.
-
دالار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹دالارترشی› dālār نوعی ترشی که با گشنیز ساییده و سرکه درست میکنند.
-
واژههای مشابه
-
دالار ترشی
لغتنامه دهخدا
دالار ترشی . [ ت ُ ] (اِ مرکب ) دالار. رجوع به دالار شود.
-
جستوجو در متن
-
دالارخوری
لغتنامه دهخدا
دالارخوری . [ خوَ / خ ُ ] (اِ مرکب ) ظرفی خاص دالار. ظرفی که ترشی دالار را بود. خنوری خاص ترشی دالار.
-
خوری
لغتنامه دهخدا
خوری . [ خوَ / خ ُ ] (حامص ) عمل خوردن . (یادداشت بخط مؤلف ).- آبجوخوری ؛ لیوانی برای خوردن آبجو.- آب خوری ؛ لیوانی که برای خوردن آب بکار میرود.- || نوعی دهانه ٔ اسب ، که ساده تر از هویزه است و میله ٔ مستقیمی است که در دهان اسب درآید و با بودن آن ...