کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داغستانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
داغستانی
/dāqestāni/
معنی
۱. در ردیفهای آوازی، گوشهای در همایون.
۲. در ردیفهای آوازی، گوشهای در دشتی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
داغستانی
لغتنامه دهخدا
داغستانی . [ غ ِ ] (اِخ ) حسین قلی . اوراست : کشف الظلمة عن معتقدات البابیة و بیان معتقدات المسیحیین چ سال 1324. (معجم المطبوعات العربیة).
-
داغستانی
لغتنامه دهخدا
داغستانی . [ غ ِ ] (اِخ ) خلیل افندی بن یحیی . از مردم اواخر قرن 3 هَ . ق . او راست : استعمال المریدین و ایقاظ الطالبین - فی بیان کیفیة الطریقة النقشبندیة (تصوف ) طبع حجر سال 1300. (معجم المطبوعات العربیة).
-
داغستانی
لغتنامه دهخدا
داغستانی . [ غ ِ ] (اِخ ) عبداﷲ بیگ . او راست : البیان فی رد جنایةالید واللسان عن مقام مولانا السلطان . در رد بر حزب ترکیا الفتاة چ سال 1900 میلادی . (معجم المطبوعات العربیة).
-
داغستانی
لغتنامه دهخدا
داغستانی . [ غ ِ ] (اِخ ) علی (افندی ) حلمی . معلم زبان ترکی در مدرسه ٔ محمدیه .او راست : 1- رسالة فی اثبات «النجاةوالایمان » چ دمشق . 2- رسالة فضایل الصلوات فی کل لیلة من لیالی شهر رمضان (آغاز آن : الحمد ﷲ رب العالمین و الصلاة والسلام علی اشرف المرس...
-
داغستانی
لغتنامه دهخدا
داغستانی . [ غ ِ ] (اِخ ) علیقلی خان واله صاحب تذکره ٔ ریاض الشعراء. رجوع به علیقلی خان و رجوع به واله شود.
-
داغستانی
لغتنامه دهخدا
داغستانی . [ غ ِ ] (ص نسبی ) منسوب به داغستان . از مردم داغستان . از سرزمین داغستان .
-
داغستانی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به داغستان) (موسیقی) dāqestāni ۱. در ردیفهای آوازی، گوشهای در همایون.۲. در ردیفهای آوازی، گوشهای در دشتی.
-
واژههای مشابه
-
علی داغستانی
لغتنامه دهخدا
علی داغستانی . [ ع َی ِ غ ِ ] (اِخ ) ابن صادق بن محمدبن ابراهیم بن حسین بن محمد داغستانی شماخی حنفی . رجوع به علی شماخی شود.
-
طین داغستانی
لغتنامه دهخدا
طین داغستانی . [ ن ِ غ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی از او زرد کاهی کم رنگ و قسمی مغسول و سفید و مصنوع بشکل قرصی و قسمی مایل بکبودی است و مجموع آن خوشبو خصوصاً مغسول سفید او و از داغستان حوالی شیروان آرند. در جمیع افعال بهتر و قویتر از گل مختوم و ...
-
واله داغستانی
لغتنامه دهخدا
واله داغستانی . [ ل ِ هَِ غ ِ ] (اِخ ) علیقلی خان داغستانی ، متخلص به واله و معروف به «شش انگشتی » از شعرای قرن دوازدهم هجری قمری است . وی به سال 1124 هَ . ق . در اصفهان ولادت یافت و پس از رفع فتنه ٔ محمود افغان از مقربان دربار شاه طهماسب صفوی شد و چ...
-
حسین داغستانی
لغتنامه دهخدا
حسین داغستانی . [ ح ُ س َ ن ِ غ ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ رومی ناظم . متوفی به قسطنطنیه 1272 هَ . ق . 1856/ م . او راست : کلیات الفنون . (معجم المؤلفین از ایضاح المکنون ج 2 ص 381).
-
حسین داغستانی
لغتنامه دهخدا
حسین داغستانی . [ ح ُ س َ ن ِ غ ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ ملقب به ناظم . از قریه ٔ حجم لی بود. متولد 1163 هَ . ق . 1750/ م . و متوفی 1277 هَ . ق . 1860/ م . به قسطنطنیه مهاجرت کرد. او راست : «حیاة الحکمة» و جز آن . (معجم المؤلفین از هدیة العارفین ج 1 ص 3...
-
جستوجو در متن
-
حسین ناظم
لغتنامه دهخدا
حسین ناظم . [ ح ُ س َ ن ِ ظِ ] (اِخ ) رجوع به حسین داغستانی شود.