کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داعس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داعس
لغتنامه دهخدا
داعس . [ ع ِ ] (اِخ ) الیهودی . از اخابث منافقین عهد نبی اکرم است . (امتاع الاسماع ص 179 و 497).
-
واژههای همآوا
-
دعاث
لغتنامه دهخدا
دعاث . [ دِ ] (ع اِ) ج ِ دِعث . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به دعث شود.
-
دائس
لغتنامه دهخدا
دائس . [ ءِ ] (ع اِ) خرمنگاه . || (ص ) مرد خرمن کوب . و قولهم اتتهم الخیل دوائس ؛ یعنی یکی بعد دیگری آمدند آنها را اسپان . (منتهی الارب ).
-
دائص
لغتنامه دهخدا
دائص . [ ءِ ] (ع ص ) دزد. ج ، داصة. (منتهی الارب ). || کسی که پیروی والیان و حکام کند و گرد چیزی بگردد. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
اخابث المنافقین
لغتنامه دهخدا
اخابث المنافقین . [ اَ ب ِ ثُل ْ م ُ ف ِ ] (اِخ ) ثم ّ حمل ابن ابی الی قبره . و قد غلب علیه المنافقون کسعدبن حنیف و زیدبن اللّصیت و سلالةبن الحمام و نعمان بن أوفی بن عمرو و رافعبن حریملة و مالک بن ابی قوقل و داعس الیهودی و سوید الیهودی ، و هؤلاء اخ...