کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داستار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
داستار
/dāstār/
معنی
لال؛ سمسار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
داستار
فرهنگ فارسی معین
(ص . اِ.) = داسار: دلال ، سمسار.
-
داستار
لغتنامه دهخدا
داستار. (اِ) داسار.دلال و سمسار باشد و به عربی بیاع گویند. (برهان ).
-
داستار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) ‹داسار› [قدیمی] dāstār لال؛ سمسار.
-
جستوجو در متن
-
داسار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] dāsār =داستار
-
داسار
لغتنامه دهخدا
داسار. (اِ) دلال را گویند و به عربی سمسار خوانند. داستار. (برهان ).