کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دار فانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گردکان دار
لغتنامه دهخدا
گردکان دار. [ گ ِ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زردلان بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 54000گزی جنوب خاوری کرمانشاهان و 12000گزی سراب به فیروزآباد. هوای آن سردسیر و دارای 200 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ بالاوند تأمین میشود. محصول آن غل...
-
گرمی دار
لغتنامه دهخدا
گرمی دار. [ گ َ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ مزاج گرم : ز گرمی کآن هوا در کار او بودهوا گفتی که گرمی دار اوبود. نظامی .و مردم گرمی دار را [ گوشت خرگور ] زیان دارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
-
گرم دار
لغتنامه دهخدا
گرم دار. [ گ ُ ] (نف مرکب ) غم خوار : گرمدارانت ترا گوری کنندکشکشانت در تگ گور افکنند. مولوی (مثنوی ).رجوع به گُرم شود.
-
ganglionated, gangliated
گرهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دارای گره
-
foveate
لاندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با فرورفتگیها یا گودههای کوچک
-
foveolate
لانکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با گودههای خیلی کوچک
-
lobed
لَپدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی با حاشیهای مرکب از لَپهای گرد و فرورفتگیهایی که حداکثر تا یکدوم نیمۀ سطح امتداد داشته باشد
-
mucilaginous
لعابدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] محتوی لعاب، شبیه به لعاب یا مرکب از آن متـ . لعابی
-
pistilate
مادگیدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ویژگی گلهایی که فقط مادگی دارند
-
pulsatile
نبضدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دارای ضربان آهنگین نبضمانند
-
acuminate
نوکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک آن بهتدریج تیز شده است
-
دوستدار
فرهنگ نامها
(تلفظ: dust dār) (= دوستار) ، ← دوستار .
-
ciliolate
مژکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی با حاشیهای پوشیده از مژههای ریز
-
ciliate
مژهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی که حاشیهای با شرّابۀ کرکی داشته باشد
-
anaphora 2, anaphor
مرجعدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] عنصری زبانی که به عنصری دیگر اشاره میکند