کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارواش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دارواش
/dārvāš/
معنی
=دبق
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
Viscum
دارواش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از دارواشیان درختچهای نیمهانگلی چوبی با 70 تا 100 گونه که بومی مناطق معتدل و نیمهگرمسیری اروپا و افریقا و استرالیا و آسیا هستند و بر روی درختان دیگر میرویند؛ برگهای آنها سبز با آرایش متقابل یا فراهم است و کمابیش ...
-
دارواش
لغتنامه دهخدا
دارواش . [ دارْ ] (اِ) به زبان دیلمی اسم غنم است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
دارواش
لغتنامه دهخدا
دارواش . [ دارْ ] (اِ) گی . از تیره ٔ لورانتاسه یک گیاه دارویی است که دارای نمک های پتاس ، آهک ، منیزی ، گلوکز، ید وساپونین میباشد. (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 189).
-
دارواش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹داروش› (زیستشناسی) [قدیمی] dārvāš =دبق
-
دارواش
دیکشنری فارسی به عربی
هدال
-
جستوجو در متن
-
هدال
دیکشنری عربی به فارسی
داروش , دارواش
-
mistletoes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مرجان ها، دارواش، داروش
-
دبق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] (زیستشناسی) [قدیمی] debq ۱. = سپستان۲. مادۀ چسبناکی که از میوۀ سپستان به دست میآید؛ مویزه؛ مویزک عسلی؛ مویزج عسلی؛ شیرینک؛ داروش؛ دارواش.
-
Loranthaceae
موخوریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از صندلسانان درختی یا درختچهای با حدود 65 سرده و 850 گونۀ انگلی گلدار که برخی از گیاهشناسان یازده سرده و 450 گونۀ شناختهشده بهنام دارواش از تیرۀ دارواشیان را نیز در درون این تیره قرار دادهاند