کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دارنی
لغتنامه دهخدا
دارنی . [ رِ ] (اِخ ) نام موضعی است به هندوستان . (آنندراج ). در آنجا در زمان محمود غزنوی بتخانه ای بود که بدست او ویران شده است : بکشت مردم بتخانه ها و بسوخت چنانکه بتکده ٔ دارنی و تانیسر.فرخی .
-
جستوجو در متن
-
تانیسر
لغتنامه دهخدا
تانیسر. [ س َ ] (اِخ ) نام شهری است در هندوستان . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). گردیزی در زین الاخبار آرد: در سنه ٔ احدی و اربعمائه (401 هَ . ق .)... چنین خبر آوردند مر امیر محمود را، که تانیسر جایی بزرگ است و بتان بسیار اندرون ، و ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف بن محمدبن العباس مکنی به ابوالخیر و ملقب برضی الدین القزوینی الطالقانی . در نامه ٔ دانشوران آمده است که : در کتب تراجم حفّاظ و مشایخ محدّثین و مشاهیر مفسّرین این دانشور جلیل و هنرمند نبیل را هم ابوالخیر مین...