کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارایی های سرمایه ای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
cash assets
داراییهای نقد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] داراییهایی که بهسادگی نقد میشوند
-
asset-stripping
روتسازی دارایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] فرایند خرید شرکتهای زیر قیمت ارزشگذاریشده با هدف فروش اقلام مختلف داراییهای آنها برای کسب سود
-
مقام وزارت دارایی
دیکشنری فارسی به عربی
مجلس
-
توقیف دارایی ها
دیکشنری فارسی به عربی
حجز الأموال
-
مصادره دارایی ها
دیکشنری فارسی به عربی
حجز الأموال
-
دارایی منقولی که بارث رسیده باشد
دیکشنری فارسی به عربی
ارث
-
جستوجو در متن
-
رأس المال
لغتنامه دهخدا
رأس المال . [ رَءْ سُل ْ ] (ع اِ مرکب ) اصل مال . (منتهی الارب ). سرمایه . (فرهنگ نظام ). سرمایه ٔ تجارت . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از کشاف اصطلاحات الفنون ): اقترضنی عشرة برؤوسها؛ یعنی وام بی سود داد که تنها رأس المال پس داده شود. (از اقرب المو...
-
investment funds
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صندوق های سرمایه گذاری
-
بی سرمایه
لغتنامه دهخدا
بی سرمایه . [ س َ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب )(از: بی + سرمایه ) که سرمایه ندارد. بی مایه : ای پیران عمر بر باد برفته اشک از دیدگان بباریدبرای بیکسان بی سرمایه بگریید. (قصص الانبیاء ص 241).ز دولتمندی درویش باشدکه بی سرمایه سوداندیش باشد. نظامی .رجوع به سرما...
-
تورش
واژهنامه آزاد
سو گیری، پیش داوری در یک نگرش ( اقتصادی)، مثال:تورش های رفتاری سرمایه گذاران
-
ملاک
لغتنامه دهخدا
ملاک . [ م ِ / م َ ] (ع اِ) ملاک الامر؛ سرمایه ٔ امر که بدان قائم باشد و یقال : القلب ملاک الجسد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سرمایه ٔکار که بدان قائم باشد. (ناظم الاطباء). || کتخدایی یا عقد. یقال : شهدنا ملاکه ؛ ای تزوجه و عقده . (منتهی الارب ...
-
ای
واژگان مترادف و متضاد
ایا، هان، های، هلا
-
سرمایه
لغتنامه دهخدا
سرمایه . [ س َ رِ / س َرْ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) معروف است ولی در مایه و سرمایه فرق است و مایه رأس المال و آن سود که حاصل آید اگر خرج نکنند بر مایه سرمایه شود و آن را سوزیان نیز گویند . (آنندراج ) (انجمن آرا) : عمری که مر تراست سرمایه ویداست و کارها...
-
بهادار
لغتنامه دهخدا
بهادار. [ ب َ ] (نف مرکب ) دارای قیمت . قیمتی . (فرهنگ فارسی معین ).- اوراق بهادار ؛ اوراقی که نماینده ٔ سرمایه های مولد بهره و درآمد است و این اوراق بمنظور بکار انداختن سرمایه و جلب منفعت ، خرید و فروش میشود، مانند سهام شرکتها و اسناد قرضه ٔ دولتی و...
-
فعالیت های فوق برنامه ای دانش اموز(مانندورزش) فوق برنامه ای
دیکشنری فارسی به عربی
لا مدرسي