کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارالایتام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دارالایتام
/dārol'a(e)ytām/
معنی
جایی که یتیمان را نگهداری و پرستاری کنند؛ یتیمخانه؛ پرورشگاه یتیمان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پرورشگاه، یتیمخانه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دارالایتام
واژگان مترادف و متضاد
پرورشگاه، یتیمخانه
-
دارالایتام
لغتنامه دهخدا
دارالایتام . [ رُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) پرورشگاه یتیمان . (ناظم الاطباء).
-
دارالایتام
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] dārol'a(e)ytām جایی که یتیمان را نگهداری و پرستاری کنند؛ یتیمخانه؛ پرورشگاه یتیمان.
-
دارالایتام
واژهنامه آزاد
یتیم خانه.
-
جستوجو در متن
-
یتیمخانه
واژگان مترادف و متضاد
پرورشگاه، دارالایتام
-
پرورشگاه
واژگان مترادف و متضاد
دارالایتام، دارالتربیه، شیرخوارگاه، یتیمخانه
-
protectory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محافظ، پرورشگاه یتیمان، دارالایتام
-
یتیم خانه
فرهنگ فارسی معین
( ~. ن ) [ ع - فا. ] (اِمر.)جای پرورش یتیمان ، دارالایتام .
-
orphanage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یتیم خانه، پرورشگاه، دارالایتام، پرورشگاه یتیمان
-
orphanages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یتیم خانه ها، پرورشگاه، یتیم خانه، دارالایتام، پرورشگاه یتیمان
-
عرفشة
لغتنامه دهخدا
عرفشة. [ ع َ ف َ ش َ ] (ع اِ) محافظ و مراقب مؤسسات خیریه از قبیل دارالایتام و دارالرضاعه و دارالعجزه و دارالمجانین . (از دزی ). عرفشی . و رجوع به عرفشی شود.
-
گاچینه
لغتنامه دهخدا
گاچینه . [ ن َ ] (اِخ ) غاجینه . قصبه ای است ، واقع در 45 هزارگزی جنوب پطرزبورک روسیه که 8000 تن نفوس دارد و دارای یک قصر امپراطوری ، یک مدرسه ٔ باغبانی و یک مدرسه ٔ مخصوص به کوران و یک دارالایتام است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
پرورشگاه
لغتنامه دهخدا
پرورشگاه .[ پ َرْ وَ رِ ] (اِ مرکب ) محل پرورش . آنجا که نگاهدارند و پرورش دهند. آنجا که تربیت کنند : دو پستان که امروز دلخواه اوست دو چشمه هم از پرورشگاه اوست . (بوستان ).- پرورشگاه یتیمان ؛ جائی که کودکان یتیم را در آن نگاهداری و پرستاری کنند. دار...
-
یتیم خانه
لغتنامه دهخدا
یتیم خانه . [ ی َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جای پرورش یتیمان . دارالایتام . پرورشگاه . || جای باش دزدان و عیاران . ناظم الاطباء). مأوای دزدان و عیاران . (آنندراج ) : بتان شدند ز عیارپیشگی رامم یتیم خانه ٔ من چون صدف پر از گهر است . سعید اشرف (از آنندرا...