کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارالانشاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دارالانشاء
معنی
( ~. اِ) [ ع . ] (اِمر.) دبیرخانه .
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
دبیرخانه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دارالانشاء
واژگان مترادف و متضاد
دبیرخانه
-
دارالانشاء
فرهنگ فارسی معین
( ~. اِ) [ ع . ] (اِمر.) دبیرخانه .
-
دارالانشاء
لغتنامه دهخدا
دارالانشاء. [ رُل ْ اِ] (ع اِ مرکب ) دبیرخانه . جای منشیان و نویسندگان .
-
جستوجو در متن
-
دبیرخانه
واژگان مترادف و متضاد
دارالانشاء
-
منشی خانه
لغتنامه دهخدا
منشی خانه . [ م ُ خا ن َ / ن ِ] (اِ مرکب ) دارالانشاء. (ناظم الاطباء). دبیرخانه .
-
دبیرخانه
لغتنامه دهخدا
دبیرخانه . [ دَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دارالانشاء. دفتری که دبیران و نویسندگان اداره ای آن جا به کارهای نویسندگی پردازند.- دبیرخانه ٔ حزب ؛ محل اجتماع نویسندگان حزب . دفتر حزب .
-
تامر
لغتنامه دهخدا
تامر. (اِخ ) ابن یواکیم بن منصوربن سلیمان طانیوس اده ملقب به ملاظ. شاعر و دانشمند علوم قضائی است که بسال 1856 م . به عبدا (لبنان ) متولد شد و پس از فراگرفتن مقدماتی به بیروت رفت و به تحصیل فقه اسلامی پرداخت و در مدرسه ٔ مارونیه و سپس در مدرسةالیهود ت...
-
نصیر
لغتنامه دهخدا
نصیر. [ ن َ ] (اِخ ) (میرزا...) ابن هاشم بیگ تهرانی از شعرای قرن یازدهم است و به روایت نصرآبادی «مدتی به متصدیگری محال خالصه ٔری مشغول بود، بعد از آن محرر دارالانشاء شد بعد از آن وزیر قراباغ شده ، در آن اوقات فوت شد» او راست :زاهد از مجلس چو برخیزد ش...
-
یاروقی
لغتنامه دهخدا
یاروقی . (اِخ ) اَلمُشِدّ (602 - 656 هَ . ق .) علی بن عمربن قزل ترکمانی یاروقی مصری شاعری است از امرای ترکمانان درمصر تولد یافته و در دارالانشاء (دبیرخانه ) سمت دبیری داشته است . وفات او به دمشق بوده و او را دیوان شعری است . (الاعلام زرکلی ج 2). و رج...
-
نصرا
لغتنامه دهخدا
نصرا. [ ن َ رُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن هبةاﷲبن محمدبن عبدالباقی الغفاری ، مکنی به ابوالفتح و مشهور به ابن بصاقة. از شاعران و مترسلان و منشیان قرن هفتم است ، به سال 577 هَ . ق . در قوص ولادت یافت ، در مصر و شام تحصیل ادب کرد و در مصر به تصدی دارالانشاء پر...
-
یحیی لاهوری
لغتنامه دهخدا
یحیی لاهوری . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) یحیی خان لاهوری ابن میرزا بابر، اصلش از قوم افشار بود. پدرش به لاهور سکنی گزید و او به سال 1179 هَ . ق . در همانجا به دنیا آمد. پس از کسب علم و کمال نخست در خدمت و ملازمت محمد اعظم شاه و بعد درخدمت محمد فرخ سیر پادش...
-
ابن حجه
لغتنامه دهخدا
ابن حجه . [ اِ ن ُ ح ِج ْ ج َ ] (اِخ ) ابوالمحاسن تقی الدین ابوبکربن علی بن عبداﷲ قادری حنفی ازراری . شاعر و ادیب عرب به عصر ممالیک مصر و شام (767 -837 هَ .ق .). مولد وی حماة شام ، و از این او را ازراری گویند که در جوانی از فروختن گوی گریبان وجه معاش...
-
الغبیتکچی
لغتنامه دهخدا
الغبیتکچی . [ اُ ل ُ ت ِ ] (مغولی ، اِ مرکب ) رئیس دارالانشاء. رئیس دبیران . منشی باشی . ترکیبی از الغ بمعنی بزرگ و بیتک بمعنی کاغذ و نامه و چی علامت مبالغه ٔ ترکی . امروزه در آذربایجان پِتِک بمعنی کاغذپاره ٔ نوشته شده گویند : و خواجه فخرالدین بهشتی ...
-
جامعه ٔ ملل
لغتنامه دهخدا
جامعه ٔ ملل . [ م ِ ع َ / ع ِ ی ِ م ِ ل َ ] (اِخ ) مؤسسه ای بود که پس از جنگ جهانی اول از اجتماع دول بمنظور تأمین صلح جهانی تأسیس شد. مؤلف حقوق بین الملل عمومی آرد: جامعه ٔ ملل مؤسسه ای بود از اجتماع عده ٔغیر محدودی از دول و مؤسساتی که اهلیت و ...