کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارالادب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دارالادب
معنی
(رُ لْ اَ دَ) [ ع . ] (اِمر.) مدرسه ، مجلس ادب و دانش .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دارالادب
فرهنگ فارسی معین
(رُ لْ اَ دَ) [ ع . ] (اِمر.) مدرسه ، مجلس ادب و دانش .
-
دارالادب
لغتنامه دهخدا
دارالادب . [ رُل ْ اَ دَ ] (ع اِ مرکب ) مجلس علم و فضل . (شرفنامه ٔ منیری ). || مدرسه . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
منشا
لغتنامه دهخدا
منشا. [ م َ ] (ع اِ) منشاء : چرا پس چون هوا کو را به قهر از سوی آب آردبه ساعت باز بگریزد به سوی مولد و منشا. ناصرخسرو.به هیچ نوع گناهی دگر نمی دانم مرا جز اینکه از این شهر مولد و منشاست . مسعودسعد.پرده ٔ فقرم مشیمه دست لطفم قابله خاک شروان مولد و دار...
-
قابلة
لغتنامه دهخدا
قابلة. [ ب ِ ل َ ] (ع ص ) قابله . نعت فاعلی مؤنث از قبول . پذیرنده . || زن شایسته . رجوع به قابل شود. || ماما. پیشدار. (زمخشری ). مام ناف . (منتهی الارب ). ماماچه . زنی که بچه زایاند. واردن . واردین . (ناظم الاطباء) : همه را زاد به یکدفعه نه پیشی نه...
-
مشیمه
لغتنامه دهخدا
مشیمه . [ م َ م َ / م َ م ِ ] (از ع ، اِ) آتون و مشیمه . (ناظم الاطباء). آتون . بچه دان . یاره . پرده ای که بر روی جنین است متصل به پوست تن او و بر روی آن پوستی است که بچه در وی باشد. ج ، مَشیم ، مَشائم . (یادداشت مؤلف ) : اندر مشیمه ٔ عدم از نطفه ٔ...