کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دادهگواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گره داده
لغتنامه دهخدا
گره داده . [ گ ِ رِه ْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گره خورده . گره زده : کمند گره داده ٔ پیچ پیچ بجز گرد گردن نمی گشت هیچ . نظامی .رجوع به گره شود.
-
data confidentiality
محرمانگی داده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] حالتی حاکی از اینکه اطلاعات نباید در دسترس افراد یا هستارها یا فرایندهای غیرمجاز قرار گیرد
-
آب داده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) 'ābdāde تیزکرده: شمشیر آبداده، خنجر آبداده.
-
گردن داده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی، مجاز] gardandāde مطیع؛ منقاد: ◻︎ گه از گردنکشان کشور ستانی / به گردندادگان کشور سپاری (عنصری: ۲۸۵).
-
interleaved
جایداده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ویژگی کد انتقالی که در آن دو نماد متوالی با تعدادی بیت از هم جدا شوند
-
data stream
جریان داده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] زنجیرهای پیوسته از دادههای دوگانیِ درحالانتقال
-
data sink
ستانۀ داده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزارهای که دادههای ارسالی از منبع را میپذیرد و ذخیره میکند
-
data cluster
خوشهداده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دادههای باستانشناختی که به همراه هم در یک بافت ردۀ یک یافت شده باشند و برای مشخص کردن فضاها و انواع فعالیتهای باستانی مورد استفاده قرار گیرند
-
data warehouse
دادهانبار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از نرمافزارها که برای گردآوری و پیرایش و تبدیل و ذخیرهسازی دادهها با هدف تحلیل اطلاعات سازماندهی شده باشد
-
data warehousing
دادهانباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] سازماندهی و استفاده از مجموعهای از نرمافزارها برای گردآوری، پیرایش، تبدیل و ذخیرهسازی دادهها با هدف تحلیل اطلاعات
-
data custodian
دادهبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مسئول گردآوری و نگهداری دادهها
-
data custodianship
دادهبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مسئولیت گردآوری و نگهداری دادهها
-
vector data
دادۀ بُرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] نوعی انتزاع از جهان واقعی که در آن موقعیت داده به شکل مختصات بیان میشود و واحدهای پایه در آن عبارتاند از نقطه و خط و چندضلعی
-
data acquisition
دادهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مرحلهای در پژوهشهای باستانشناختی، همانند واحد نمونه در محوطۀ باستانشناختی، که در آن دادهها به سه صورت اصلی گردآوری میشوند: 1) شناسایی؛ 2) بررسی سطحی؛ 3) کاوش
-
data processing
دادهپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مرحلهای در پژوهش یافتههای باستانشناختی که معمولاً شامل تمیز کردن و محافظت و برچسبزنی و یافتهنامهنویسی (inventorying) و دادهنامهنویسی (cataloging) میشود