کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دادخواهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دادخواهی
/dādkāhi/
معنی
از کسی نزد حاکم یا قاضی شکایت بردن و درخواست دفع ظلم کردن؛ تظلم.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
تظلم، شکایت، فریادخواهی، مظلمه
دیکشنری
petition, proceedings
-
جستوجوی دقیق
-
دادخواهی
واژگان مترادف و متضاد
تظلم، شکایت، فریادخواهی، مظلمه
-
دادخواهی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) عمل دادخواه ، به حاکم یا قاضی شکایت بردن ، تظلم .
-
دادخواهی
لغتنامه دهخدا
دادخواهی . [ خوا / خا ](حامص مرکب ) عمل دادخواه . تظلم . شکوه . رفع قصه . برداشت قصه . گزارش . ظلامه .مظلمه . تظلم و شکایت مظلوم از ظالم و درخواست دفع ظلم . (ناظم الاطباء) : از آن دادخواهی هراسان شده بر او دانش آموزی آسان شده .نظامی .
-
دادخواهی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) (حقوق) dādkāhi از کسی نزد حاکم یا قاضی شکایت بردن و درخواست دفع ظلم کردن؛ تظلم.
-
دادخواهی
دیکشنری فارسی به عربی
دعوي , شکوي
-
دادخواهی
لهجه و گویش تهرانی
ادعا
-
واژههای مشابه
-
دادخواهی کردن
لغتنامه دهخدا
دادخواهی کردن . [ خوا / خا ک َ دَ ] (مص مرکب ) تظلم کردن . قصه برداشتن . شکایت بردن . دادخواستن . دادجستن : برسر کویش قیامت دادخواهی میکندمشت خاکی هم زما بر چهره بودی کاشکی .سالک قزوینی (از آنندراج ).
-
دادخواهی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عريضة ، اِحْتِکامٌ ، اِدَّعاءٌ
-
دادخواهی کرد علیه
دیکشنری فارسی به عربی
اِدَّعي علي
-
تظلم و دادخواهی
فرهنگ گنجواژه
دادخواهی.
-
جستوجو در متن
-
ظلامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ظلامَة] [قدیمی] zolāme دادخواهی.
-
فریادخواهی
واژگان مترادف و متضاد
تظلم، دادخواهی
-
vexatious litigation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دادخواهی ناخوشایند