کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داتان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
داتان
لغتنامه دهخدا
داتان . (اِخ ) (به معنی مخصوص بچشم ) یکی از رؤسای رؤبین که در عصیان قورح شریک بود. (سفر اعداد 16: و 26:9- سفر تثنیه 11:6 مزامیر 106:17) (قاموس کتاب مقدس ).
-
جستوجو در متن
-
الیاب
لغتنامه دهخدا
الیاب . [ ] (اِخ ) یعنی خداوند پدر اوست ، شش تن به این اسم بودند:1- رئیس زبولون آنگاه که قوم را در سینا اسم نویسی میکردند. 2- پدر داتان و ابیرام . 3- مهین برادران داود. 4- شخصی لاوی که یکی از اجداد سموئیل بود و الیهوو و ایلیئیل نیز خوانده شده است . 5...